تک پارتی (وقتی همسرته)
#لینو
#استری_کیدز
لای پلکاتو آروم باز کردی و کش و قوسی به بدنت دادی.
بعد از یک خمیازه ی کوچیک نگاه تو به لینو که کنارت خوابیده بود دادی و لبخندی زدی.
صورت غرق در خوابش رو نگاه میکردی و عاشق این صحنه بودی.
دلت میخواست بغلش کنی و بخاطر کیوتیش ببوسیش.
کاملاً خودتو به سمتش برگردوندی و دستت رو روی صورت غرق در خوابش گذاشتی و شروع کردی به نوازش گردنش
+ عشق من
خیلی آروم صداش میزدی
+ عزیز من
با لبخند باهاش حرف میزدی
+ نمیخوای بیدار بشی
کمی چشماش رو باز کرد ولی بعد دوباره بستشون که باعث شد تو خندت بگیره
+ عشقم نمیخوای بیدار بشی
نفس عمیقی سر داد
_ یکم دیگه
خیلی خوابالود کلمه هارو رو می گفت که باعث شد خندت بگیره
+ آه...نمیدونی چقدر توی این حالت کیوتی
این حرفت باعث شد همینطور که چشماش بسته بود لبخندی پرنگ بزنه
+ دلت میخواد صبحانه چی بخوری ؟
کمی لای چشماش رو باز کرد و بهت خیره شد
_ یک چیز خوشمزه
+ اومممم
کمی فکر کردی
+ دلت میخواد کیک درست کنم ؟.....یا چمیدونم.....یکم پنکیک هوم؟
بلندی خوابالود زد
_ نه....من یک چیز دیگه میخوام
لبخندی زدی
+ چی میخوای عشقم؟
نفس عمیقی کشید و خودش رو بیشتر بهت نزدیک کرد
_ لباتو بهم بده
خوابالود همینطور که چشماش بسته بود گفت که باعث شد خندت بگیره
+ ای خدااا......من از دست تو چی کار کنم
خودشو بیشتر بهت نزدیک کرد و دستاشو دور کمرت حلقه کرد
_ زود باش.....منتظرم
لبخندی زدی و یک بوس کوتاه روی لباش گذاشتی و ازش جدا شدی که صداش درومد
_هیییی.....منظورم این نبود
هنوز چشماش بسته بود و غر غر میزد.
خندت گرفت
+ تا وقتی چشمات رو باز نکنی من همین قدر فقط بوست میکنم
بیحال آروم چشماشو باز کرد
_ حالا بوسم کن
لبخندی زدی و از روی تخت بلند شدی که تعجب کرد
_ یااا....کجا میری
نگاه تو بهش دادی
+ زود باش بلند شو...صبح شده دیگه
میخواستی از روی تخت کاملاً بلند بشی که دستت رو گرفت و کشیدت کنار خودش و بعد روت خیمه زد.
تعجب کرده بودی و با چشمای گشاد بهش نگاه میکردی
_ گفتم تا بوسم رو ندی نمیزارم بری خانوم لی
با پوزخند هوس انگیزی حرف میزد که کاملاً متوجه شدی قطعا بیشتر از یک بوسه قراره پیش بره
+ مینهو....من باید صبحانه درست کنم
پوزخندی زد و صورتش رو به نزدیک ترین حالت صورت تو رسوند به طوری که نفس هاشو کاملاً حس میکردی
_ عزیزم....اما صبحانه ی من همینجاست
تعجب کردی که لباش رو محکم روی لبات کبوند و شروع کرد به خیس بوسیدنت و........
#استری_کیدز
لای پلکاتو آروم باز کردی و کش و قوسی به بدنت دادی.
بعد از یک خمیازه ی کوچیک نگاه تو به لینو که کنارت خوابیده بود دادی و لبخندی زدی.
صورت غرق در خوابش رو نگاه میکردی و عاشق این صحنه بودی.
دلت میخواست بغلش کنی و بخاطر کیوتیش ببوسیش.
کاملاً خودتو به سمتش برگردوندی و دستت رو روی صورت غرق در خوابش گذاشتی و شروع کردی به نوازش گردنش
+ عشق من
خیلی آروم صداش میزدی
+ عزیز من
با لبخند باهاش حرف میزدی
+ نمیخوای بیدار بشی
کمی چشماش رو باز کرد ولی بعد دوباره بستشون که باعث شد تو خندت بگیره
+ عشقم نمیخوای بیدار بشی
نفس عمیقی سر داد
_ یکم دیگه
خیلی خوابالود کلمه هارو رو می گفت که باعث شد خندت بگیره
+ آه...نمیدونی چقدر توی این حالت کیوتی
این حرفت باعث شد همینطور که چشماش بسته بود لبخندی پرنگ بزنه
+ دلت میخواد صبحانه چی بخوری ؟
کمی لای چشماش رو باز کرد و بهت خیره شد
_ یک چیز خوشمزه
+ اومممم
کمی فکر کردی
+ دلت میخواد کیک درست کنم ؟.....یا چمیدونم.....یکم پنکیک هوم؟
بلندی خوابالود زد
_ نه....من یک چیز دیگه میخوام
لبخندی زدی
+ چی میخوای عشقم؟
نفس عمیقی کشید و خودش رو بیشتر بهت نزدیک کرد
_ لباتو بهم بده
خوابالود همینطور که چشماش بسته بود گفت که باعث شد خندت بگیره
+ ای خدااا......من از دست تو چی کار کنم
خودشو بیشتر بهت نزدیک کرد و دستاشو دور کمرت حلقه کرد
_ زود باش.....منتظرم
لبخندی زدی و یک بوس کوتاه روی لباش گذاشتی و ازش جدا شدی که صداش درومد
_هیییی.....منظورم این نبود
هنوز چشماش بسته بود و غر غر میزد.
خندت گرفت
+ تا وقتی چشمات رو باز نکنی من همین قدر فقط بوست میکنم
بیحال آروم چشماشو باز کرد
_ حالا بوسم کن
لبخندی زدی و از روی تخت بلند شدی که تعجب کرد
_ یااا....کجا میری
نگاه تو بهش دادی
+ زود باش بلند شو...صبح شده دیگه
میخواستی از روی تخت کاملاً بلند بشی که دستت رو گرفت و کشیدت کنار خودش و بعد روت خیمه زد.
تعجب کرده بودی و با چشمای گشاد بهش نگاه میکردی
_ گفتم تا بوسم رو ندی نمیزارم بری خانوم لی
با پوزخند هوس انگیزی حرف میزد که کاملاً متوجه شدی قطعا بیشتر از یک بوسه قراره پیش بره
+ مینهو....من باید صبحانه درست کنم
پوزخندی زد و صورتش رو به نزدیک ترین حالت صورت تو رسوند به طوری که نفس هاشو کاملاً حس میکردی
_ عزیزم....اما صبحانه ی من همینجاست
تعجب کردی که لباش رو محکم روی لبات کبوند و شروع کرد به خیس بوسیدنت و........
۴۲.۲k
۰۶ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.