آنچنان ساده ام که
آنچنان ساده ام که
گنجشک ها میتوانند در جیب هایم لانه کنند...
با پروانه ای سال ها دوست میشوم
برای پای مورچه ام که در گل میماند،های های گریه میکنم....
در دور و دراز با باور خود کودک میمانم...همیشه...
حالا
چقدر با من روراستی؟؟
از اینجا تا کجای دنیا برای تو بدوم؟؟
یا با کدام شاخه خیالت خودم را حلق آویز کنم؟؟
روزی وقتی که دیگر من نیستم،نمیخواهم در پیدا و پنهان تلخ بخندی....
و یا به خنده بگویی که
من واقعن ساده بودم ام حتی
در پیله ی تصور و تصویر....
گنجشک ها میتوانند در جیب هایم لانه کنند...
با پروانه ای سال ها دوست میشوم
برای پای مورچه ام که در گل میماند،های های گریه میکنم....
در دور و دراز با باور خود کودک میمانم...همیشه...
حالا
چقدر با من روراستی؟؟
از اینجا تا کجای دنیا برای تو بدوم؟؟
یا با کدام شاخه خیالت خودم را حلق آویز کنم؟؟
روزی وقتی که دیگر من نیستم،نمیخواهم در پیدا و پنهان تلخ بخندی....
و یا به خنده بگویی که
من واقعن ساده بودم ام حتی
در پیله ی تصور و تصویر....
۱.۲k
۱۷ مرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.