بوکسر دوست داشتنی:)
بوکسر دوست داشتنی:)
P9
"ویو مرکز خرید"
ا.ت: میشه برام بستنی بخری؟؟؟تو شرط و باختی(کیوت)
بینا: هوففف...باشه(خنده)
" ا.ت نشسته بود و بستنی میخورد"
بینا: وای اون کیف فروشی رو به رومون رو ببین
ا.ت: خب
بینا: کیف گوچی روی ویترینشه(ناراحت)
ا.ت: غمت نباشه خواهرم...تا وقتی این هست(اشاره به کارت شوگا)کل این مرکز برای ماست!
بینا: (خنده)پس منتظر چی هستیم؟؟؟
"هردو رفتن توی کیف فروشی..همینطور کیف هارو نگاه میکردن..بینا یه کیف با برند گوچی خرید و ا.ت یه کوله پشتی کلوین کلاین"
ا.ت: لطفا اینها رو حساب کنید
کارمند: (خنده اروم)خانم اصلا میدونی قیمت اینا چقدره؟
بینا: شما کارت و بکن حرف اضافی نزن
کارمند: اما اون کیف هایی که برداشتید اصله و قیمتش اندازه کل زندگیتونه!(خنده)
- خانم جانگ؟ اینطور رفتار با مشتری ممنوعه..از شما بعید بود!
کارمند: ا...آقای کیم..آقای جئون..م..متاسفم! لطفا..
- اخراجی!
کارمند:آقای جئون..
-گفتم اخراجی!(عربده)
ا.ت و بینا:(تعجب)
P9
"ویو مرکز خرید"
ا.ت: میشه برام بستنی بخری؟؟؟تو شرط و باختی(کیوت)
بینا: هوففف...باشه(خنده)
" ا.ت نشسته بود و بستنی میخورد"
بینا: وای اون کیف فروشی رو به رومون رو ببین
ا.ت: خب
بینا: کیف گوچی روی ویترینشه(ناراحت)
ا.ت: غمت نباشه خواهرم...تا وقتی این هست(اشاره به کارت شوگا)کل این مرکز برای ماست!
بینا: (خنده)پس منتظر چی هستیم؟؟؟
"هردو رفتن توی کیف فروشی..همینطور کیف هارو نگاه میکردن..بینا یه کیف با برند گوچی خرید و ا.ت یه کوله پشتی کلوین کلاین"
ا.ت: لطفا اینها رو حساب کنید
کارمند: (خنده اروم)خانم اصلا میدونی قیمت اینا چقدره؟
بینا: شما کارت و بکن حرف اضافی نزن
کارمند: اما اون کیف هایی که برداشتید اصله و قیمتش اندازه کل زندگیتونه!(خنده)
- خانم جانگ؟ اینطور رفتار با مشتری ممنوعه..از شما بعید بود!
کارمند: ا...آقای کیم..آقای جئون..م..متاسفم! لطفا..
- اخراجی!
کارمند:آقای جئون..
-گفتم اخراجی!(عربده)
ا.ت و بینا:(تعجب)
۴.۷k
۰۷ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.