وقتی دخترتون میخواست خودکشی کنه p6
در باز شد شیمن بود که از باشگاه برگشت سریع بالشت رو گرفتم جلوم(خواهر تو که با اون لباس عکس به غریبه میدی جلو داداشت خجالت میکشی؟)
شیمن:این جیه پوشیدی؟
ا.ت:به ت چه
شیمن:مامان و بابا؟
ا.ت:مامان رفته خونه دوستش بابام رفته سرکار منم خونه موندم و با مامان نرفتم
شیمن :برو لباست رو عوض کن میخوام راحت باشم
(آقا منحرف نشو منظورش اینه که میخواد دستش رو از چشماش برداره)
ا.ت:چشات بسته باشه دارم میرم
شیمن:خب برو
رفت بالا و یه لباس دیگه پوشید و اومد
یهو پسره پیام داد همون لومین
چتشون
لومین:عکس لختت کو پس منتظرم
بورام:گفتم نمیدم از این عکسا
لومین:اگه ندی عکسات رو پخش میکنم
بورام:عوضی بازی در نیار که
لومین:جدی دارم میگم
بورام:جدی میگی لومین؟
لومین:شوخی کردم بچه
بورام:میدونستم
لومین:میخوام امروز ببینمت میای جلوی کافه.......
بورام:باش
لومین:ساعت ۶ منتظرتم
بورام:باش:)
رفت لباس پوشید و زنگ زد به ا.ت و اجازه گرفت و رفت جلوی اون کافه
لومین:اوه انقدر جذاب بودی ؟
بورام:خجالتم نده
لومین:لعنتی خیلی خوبی بیا بریم بار
بورام:تو این سن؟
لومین:خب بریم یکی از اتاق های بار
بورام:لومین میدونم به چی فکر میکنی
لومین :چیه خب یه باره دیگه
بورام:نه اصلا
لومین:خودت نمیخوای؟
بورام:هوففف فقط ۱ بار
(خاک تو سرش کنن ایشالا میخواد بره از اون کارای خاک بر سری کنه مگه چند سالشه این بچه)
شیمن:این جیه پوشیدی؟
ا.ت:به ت چه
شیمن:مامان و بابا؟
ا.ت:مامان رفته خونه دوستش بابام رفته سرکار منم خونه موندم و با مامان نرفتم
شیمن :برو لباست رو عوض کن میخوام راحت باشم
(آقا منحرف نشو منظورش اینه که میخواد دستش رو از چشماش برداره)
ا.ت:چشات بسته باشه دارم میرم
شیمن:خب برو
رفت بالا و یه لباس دیگه پوشید و اومد
یهو پسره پیام داد همون لومین
چتشون
لومین:عکس لختت کو پس منتظرم
بورام:گفتم نمیدم از این عکسا
لومین:اگه ندی عکسات رو پخش میکنم
بورام:عوضی بازی در نیار که
لومین:جدی دارم میگم
بورام:جدی میگی لومین؟
لومین:شوخی کردم بچه
بورام:میدونستم
لومین:میخوام امروز ببینمت میای جلوی کافه.......
بورام:باش
لومین:ساعت ۶ منتظرتم
بورام:باش:)
رفت لباس پوشید و زنگ زد به ا.ت و اجازه گرفت و رفت جلوی اون کافه
لومین:اوه انقدر جذاب بودی ؟
بورام:خجالتم نده
لومین:لعنتی خیلی خوبی بیا بریم بار
بورام:تو این سن؟
لومین:خب بریم یکی از اتاق های بار
بورام:لومین میدونم به چی فکر میکنی
لومین :چیه خب یه باره دیگه
بورام:نه اصلا
لومین:خودت نمیخوای؟
بورام:هوففف فقط ۱ بار
(خاک تو سرش کنن ایشالا میخواد بره از اون کارای خاک بر سری کنه مگه چند سالشه این بچه)
۸.۵k
۱۸ مهر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.