مافیای بی مزه من
پارت ۵
شوگا ویو
ا/ت: ولی میتونی پیش من خودت باشی من هیچوقت این بلا رو سرت نمیارم نمیتونم هم بیارم چون زیادی دل نازکم
شوگا: اگه بیاری چی؟
ا/ت: نه نمیارم باور کن
شوگا: یعنی باهات عادی حرف بزنم
ا/ت: اره دیگه
شوگا: باشه..... عشقم *اروم
ا/ت: هییی مسخره.... شوگا میری بیرون میخوام لباسم رو عوض کنم
شوگا: باشه ولی بعدش بیا پیشم کارت دارم
ا/ت: باشه حالا برو بیرون
رفتم بیرون و منتظر ا/ت بودم
دیدم هر چقدر وایستادم نمیاد
رفتم دنبالش
دیدمش که داره در اون اتاقو باز میکنه
سریع رفتم سمتش گرفتمش و چسبوندمش به دیوار
شوگا: داری چه غلطی میکنی مگه نمیبینی نوشته ورود ممنوع *داد
ا/ت: ولیی...
شوگا: چیی هاا دوباره میخوای بهانه بیاری *عصبی
ولش کردم پشتم رو کردم بهش
شوگا: دیگه سمت این اتاق نمیای وگرنه من میدونم با تو
ا/ت: باشه ببخشید *ترسیده
برگشتم سمتش دیدم سرشو انداخته پایین
شوگا: ا/ت
ا/ت: چیه
شوگا: به من نگاه کن
ا/ت: نمیخوام
شوگا: میگم به نگاه کن
سرشو اروم اورد بالا
شوگا: داری گریه میکنی
ا/ت: اخه ترسیدم *گریه
شوگا: ا/ت ببخشید
ا/ت: ههق.... هقق
شوگا: ا/ت من رو این اتاق خیلی حساسم وقتی کسی سمت این اتاق میره کنترلم رو از دست میدم ببخشید
ا/ت: ولی....
نذاشتم حرفش رو بزنه و بغلش کردم
شوگا: دیگه گریه نکن بخشید دست خودم نبود
بعد حرفم صورتم رو اوردم سمتش و لبام و گذاشتم رو لباش
ا/ت اول سعی کرد ازم جدا شه ولی چون زورش بهم نرسید دیگه هیچ کاری نکرد
ازش جدا شدم
ا/ت: چرا منو بوسیدی
شوگا: چون دلم خواست
ا/ت: تو هر کی رو دلت بخواد میبوسی
شوگا: نه فقط برای تو اینجوریه
ا/ت: چرا فقط من؟ها؟
دستش رو گرفتم
شوگا: دنبالم بیا
ا/ت: اول بگو چرا؟ جوابم رو بده اگه ندی من دق میکنم
بردمش سمت اتاقم
ا/ت: اینجا کجاست
شوگا: اتاق منه
ا/ت: چرا منو اوردی اینجا
شوگا: چون میخوام کنارم بخوابی
ا/ت: چی من کنار تو نمیخوابم
شوگا: ترجیح میدی کنار من بخوابی یا شاید دوباره اون جونگ کوک پیدا شه و سعی کنه به تو نزدیک شه کدوم انتخاب کن
ا/ت: یعنی امکان داره دوباره بیاد
شوگا: اره
ا/ت:یعنی پیش تو جام امنه
شوگا: اره
ا/ت: پس میشه پیش تو بخوابم
شوگا: منم همینو گفتم بیا
ا/ت: کاری که باهام نمیکنی
شوگا: نه دیگه چرا اینقدر سوال میپرسی تو
ا/ت: من تازه هنوز کلی سوال میخوام ازت بپرسم
شوگا: اونا بزار واسه بعدا الان خوابم میاد برو بخواب دیگه
ا/ت: باشه من رو مبل میخوابم
شوگا: این چه حرفیه باید کنار من بخوابی
ا/ت: نمیخوام
شوگا: باشه
چراغ رو خاموش کردم
رفتم سمت ا/ت
براید استایل بغلش کردم و گذاشتمش رو تخت و از پشت بغلش کردم و خوابیدم
.....
ادامه توی پارت بعد.....
_____________________________________________________
شوگا ویو
ا/ت: ولی میتونی پیش من خودت باشی من هیچوقت این بلا رو سرت نمیارم نمیتونم هم بیارم چون زیادی دل نازکم
شوگا: اگه بیاری چی؟
ا/ت: نه نمیارم باور کن
شوگا: یعنی باهات عادی حرف بزنم
ا/ت: اره دیگه
شوگا: باشه..... عشقم *اروم
ا/ت: هییی مسخره.... شوگا میری بیرون میخوام لباسم رو عوض کنم
شوگا: باشه ولی بعدش بیا پیشم کارت دارم
ا/ت: باشه حالا برو بیرون
رفتم بیرون و منتظر ا/ت بودم
دیدم هر چقدر وایستادم نمیاد
رفتم دنبالش
دیدمش که داره در اون اتاقو باز میکنه
سریع رفتم سمتش گرفتمش و چسبوندمش به دیوار
شوگا: داری چه غلطی میکنی مگه نمیبینی نوشته ورود ممنوع *داد
ا/ت: ولیی...
شوگا: چیی هاا دوباره میخوای بهانه بیاری *عصبی
ولش کردم پشتم رو کردم بهش
شوگا: دیگه سمت این اتاق نمیای وگرنه من میدونم با تو
ا/ت: باشه ببخشید *ترسیده
برگشتم سمتش دیدم سرشو انداخته پایین
شوگا: ا/ت
ا/ت: چیه
شوگا: به من نگاه کن
ا/ت: نمیخوام
شوگا: میگم به نگاه کن
سرشو اروم اورد بالا
شوگا: داری گریه میکنی
ا/ت: اخه ترسیدم *گریه
شوگا: ا/ت ببخشید
ا/ت: ههق.... هقق
شوگا: ا/ت من رو این اتاق خیلی حساسم وقتی کسی سمت این اتاق میره کنترلم رو از دست میدم ببخشید
ا/ت: ولی....
نذاشتم حرفش رو بزنه و بغلش کردم
شوگا: دیگه گریه نکن بخشید دست خودم نبود
بعد حرفم صورتم رو اوردم سمتش و لبام و گذاشتم رو لباش
ا/ت اول سعی کرد ازم جدا شه ولی چون زورش بهم نرسید دیگه هیچ کاری نکرد
ازش جدا شدم
ا/ت: چرا منو بوسیدی
شوگا: چون دلم خواست
ا/ت: تو هر کی رو دلت بخواد میبوسی
شوگا: نه فقط برای تو اینجوریه
ا/ت: چرا فقط من؟ها؟
دستش رو گرفتم
شوگا: دنبالم بیا
ا/ت: اول بگو چرا؟ جوابم رو بده اگه ندی من دق میکنم
بردمش سمت اتاقم
ا/ت: اینجا کجاست
شوگا: اتاق منه
ا/ت: چرا منو اوردی اینجا
شوگا: چون میخوام کنارم بخوابی
ا/ت: چی من کنار تو نمیخوابم
شوگا: ترجیح میدی کنار من بخوابی یا شاید دوباره اون جونگ کوک پیدا شه و سعی کنه به تو نزدیک شه کدوم انتخاب کن
ا/ت: یعنی امکان داره دوباره بیاد
شوگا: اره
ا/ت:یعنی پیش تو جام امنه
شوگا: اره
ا/ت: پس میشه پیش تو بخوابم
شوگا: منم همینو گفتم بیا
ا/ت: کاری که باهام نمیکنی
شوگا: نه دیگه چرا اینقدر سوال میپرسی تو
ا/ت: من تازه هنوز کلی سوال میخوام ازت بپرسم
شوگا: اونا بزار واسه بعدا الان خوابم میاد برو بخواب دیگه
ا/ت: باشه من رو مبل میخوابم
شوگا: این چه حرفیه باید کنار من بخوابی
ا/ت: نمیخوام
شوگا: باشه
چراغ رو خاموش کردم
رفتم سمت ا/ت
براید استایل بغلش کردم و گذاشتمش رو تخت و از پشت بغلش کردم و خوابیدم
.....
ادامه توی پارت بعد.....
_____________________________________________________
۲۹.۱k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.