پدرخوانده Part:23
سلاامم به همگی این چند روز نبودم ببخشید
الان به زور گوشیم رو گرفتم و فقط تا سه روز بهم میدن وگرنه بعدا دوباره ازم میگیرن
چقدر بدبختم من😞😢خب خب بریم برای
ادامه فیک
جین: یااا بمونید دیگه تازه کی ساعت ۲ شب بر میگرده خونه هااا؟؟
کوک:من
جین:/
کوک: اخه هم من کار دارم هم ا.ت فردا مدرسه داره
تهته: بشین بابا فردا مدرسه تعطیله
کوک: کی گفته
موچی: فردا شنبه س دیگه تعطیله(بر اساس مدارس این خارجی و اینا)
کوک: نخیرم جمعه ست
تهته: بیا بابا تاریخ رو نگاه کن اون که دیگه دروغ نمیگه
کوک: نع فردا جمعس
یونگی: تو دروغ گفتن اصلا مهارت نداری بهتره بری کلاس
کوک: هیونگگگگ
موچی/تهته: راست میگه
هوپی: بسههه انقدر داد و بیداد نکنید اولا کوک نو همینجا میمونی دوم ا.ت خوابش برده پس آروم سوم شب بخیر
یونگی: میدونی چیه من گزینه سوم رو خیلی دوست دارم پس اونو انتخاب میکنم بای
جین:خب حالا که اینجا میمونی بهتره بریم بخوابیم دیر وقته ا.تم خوابش برده دیگه
کوک: باش..... ا.تو براید بغل کردم و رفتم تو اتاق خودم گذاشتمش رو تخت و لباسم رو با لباس راحتی عوض کردم و پیش ا.ت دراز کشیدم و به خوابی عمیق فرو رفتم
ویو صبح ا.ت
ا.ت: از خواب بیدار شدم دیدم پیش بابایی خوابم برده یکم اتاقو نگاه کردم وااا اینجا کجاست؟؟
کوک: بگیر بخواب کوچولو
ا.ت: هاا
کوک:.....
ویو ا.ت
دوباره دراز کشیدم و همینجوری داشتم به تتو های پدرم نگاه میکردم و که یهو گفت
کوک: اگه دید زدنت تموم شد بگیر بخواب
ا.ت: یااا من که خوابم نمیاد چرا هی میگی بخواب
کوک: چون هنوز برای بیدار شدن زوده ساعت ۹ صبحه بچه
ا.ت: نوموخوامممم
کوک: هااا بله چیگفتی؟؟؟
ا.ت:گفتم نوموخوامممم*لباشو غونچه کرد
ادمین: که یهو کوک شروع کرد به قلقلک دادن ا.ت و ا.تم هی میخندید و میگفت بسه
کوک: اگه جرئت داری یباره دیگه این حرفو بزننن
ا.ت: یااا باشه باشه بسهههه دیگه نمیگم
کوک: آفرین کیوتچه
ویو کوک
وقتی اون حرفو زد اونقدر کیوت شده بود که دلم میخواست همون موقعه بخورمش ولی اگه بخورمش دیگه پیش نمیمونه 🤣 پس شروع کردم به قلقلک دادنش.
کوک: ا.ت
ا.ت:بله
کوک: منو دوست داری(مگه میشه نداشته باشه آقای جئون😑؟؟؟)
ا.ت:آلههه خیلیی
کوک: منم تولو دوش دالم
ا.ت:*خنده
کوک:چیه چرا میخندی خنده داره؟؟؟
ا.ت: نه نه اخه یهو خیلی شبیه خرگوش شدی بابایی😆*خود شیرین😐*
کوک:...
خب خب اینم از پارت ۲۳ امیدوارم حمایت شه ممنون⚘
لایک:۲۰
کامنت:۳۰
اسلاید دوم لباس ا.ت
جوجه🐣
حمایت؟؟
الان به زور گوشیم رو گرفتم و فقط تا سه روز بهم میدن وگرنه بعدا دوباره ازم میگیرن
چقدر بدبختم من😞😢خب خب بریم برای
ادامه فیک
جین: یااا بمونید دیگه تازه کی ساعت ۲ شب بر میگرده خونه هااا؟؟
کوک:من
جین:/
کوک: اخه هم من کار دارم هم ا.ت فردا مدرسه داره
تهته: بشین بابا فردا مدرسه تعطیله
کوک: کی گفته
موچی: فردا شنبه س دیگه تعطیله(بر اساس مدارس این خارجی و اینا)
کوک: نخیرم جمعه ست
تهته: بیا بابا تاریخ رو نگاه کن اون که دیگه دروغ نمیگه
کوک: نع فردا جمعس
یونگی: تو دروغ گفتن اصلا مهارت نداری بهتره بری کلاس
کوک: هیونگگگگ
موچی/تهته: راست میگه
هوپی: بسههه انقدر داد و بیداد نکنید اولا کوک نو همینجا میمونی دوم ا.ت خوابش برده پس آروم سوم شب بخیر
یونگی: میدونی چیه من گزینه سوم رو خیلی دوست دارم پس اونو انتخاب میکنم بای
جین:خب حالا که اینجا میمونی بهتره بریم بخوابیم دیر وقته ا.تم خوابش برده دیگه
کوک: باش..... ا.تو براید بغل کردم و رفتم تو اتاق خودم گذاشتمش رو تخت و لباسم رو با لباس راحتی عوض کردم و پیش ا.ت دراز کشیدم و به خوابی عمیق فرو رفتم
ویو صبح ا.ت
ا.ت: از خواب بیدار شدم دیدم پیش بابایی خوابم برده یکم اتاقو نگاه کردم وااا اینجا کجاست؟؟
کوک: بگیر بخواب کوچولو
ا.ت: هاا
کوک:.....
ویو ا.ت
دوباره دراز کشیدم و همینجوری داشتم به تتو های پدرم نگاه میکردم و که یهو گفت
کوک: اگه دید زدنت تموم شد بگیر بخواب
ا.ت: یااا من که خوابم نمیاد چرا هی میگی بخواب
کوک: چون هنوز برای بیدار شدن زوده ساعت ۹ صبحه بچه
ا.ت: نوموخوامممم
کوک: هااا بله چیگفتی؟؟؟
ا.ت:گفتم نوموخوامممم*لباشو غونچه کرد
ادمین: که یهو کوک شروع کرد به قلقلک دادن ا.ت و ا.تم هی میخندید و میگفت بسه
کوک: اگه جرئت داری یباره دیگه این حرفو بزننن
ا.ت: یااا باشه باشه بسهههه دیگه نمیگم
کوک: آفرین کیوتچه
ویو کوک
وقتی اون حرفو زد اونقدر کیوت شده بود که دلم میخواست همون موقعه بخورمش ولی اگه بخورمش دیگه پیش نمیمونه 🤣 پس شروع کردم به قلقلک دادنش.
کوک: ا.ت
ا.ت:بله
کوک: منو دوست داری(مگه میشه نداشته باشه آقای جئون😑؟؟؟)
ا.ت:آلههه خیلیی
کوک: منم تولو دوش دالم
ا.ت:*خنده
کوک:چیه چرا میخندی خنده داره؟؟؟
ا.ت: نه نه اخه یهو خیلی شبیه خرگوش شدی بابایی😆*خود شیرین😐*
کوک:...
خب خب اینم از پارت ۲۳ امیدوارم حمایت شه ممنون⚘
لایک:۲۰
کامنت:۳۰
اسلاید دوم لباس ا.ت
جوجه🐣
حمایت؟؟
۱۲.۴k
۳۱ اردیبهشت ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.