به سوی من چو می آیی،
به سوی من چو میآیی،
تمام تن تپش و بال میشوم.
چو در تو مینگرم،
زلال میشوم.
سخن چو میگویی،
آفتاب بر میآید،
و می پذیرم من
که هیچ زشت و دروغ و دغا نمیپاید،
و میسرایم، با نائی از سکوت،
که مولوی حق داشت
هماره عاشق بودن را
هماره بسراید.
#مردترک
تمام تن تپش و بال میشوم.
چو در تو مینگرم،
زلال میشوم.
سخن چو میگویی،
آفتاب بر میآید،
و می پذیرم من
که هیچ زشت و دروغ و دغا نمیپاید،
و میسرایم، با نائی از سکوت،
که مولوی حق داشت
هماره عاشق بودن را
هماره بسراید.
#مردترک
۱.۰k
۱۸ آذر ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.