ازدواج اجباری 6

*اما اون کلا ۱۷ سالشه مرتیکه
×به توچه حتی اگر باکرگی شو از دست بده برام مهم نیست
*برو به جهنم
×نترس من میرم (درو کوبید)
پایان فلش بک
ویو کوک
رسیدن دم خونه اون دختره جنده
درو کوبیدم
_وا کن این درو
ویو ا/ت
سریع سوار ماشین شدم که رسیدم دم در خونه یورا
دویدم سمت کوک
+ترو خدا ترو خدا ولش کن لطفااااااا
_برو کنار (میزندش کنار )
ا/ت همونطور که نشسته رو زمین با استرس به در نگاه میکنه
+خدایا نیاد بیرون (قر )
یورا @
@ چته خونرو گذاشتی رو سرت؟؟؟
یورا بر میگرده ا/ت رو میبینه
@ توهم که اینجای جنده
ویو یورا
یهو یه سوزش خیلی بدی رو احساس کردم
+کوک نه ولش کن
همونطور که کوک از یقه یورا گرفته بود تو اتاق بردش
ویو ا/ت
نمیدونم چیکار‌کرد ولی هیچ صدایی نیومد
(کوک میاد بیرو)
+چیکارش کردی ها؟ عوضیییی
_ببند دهنتو اولن دومن که من بخاطر تو اومدم اینجا قدر بشناس بتمرگ رو ماشین تو خونه باهات کار دارم
+ب...باشِ
نشستیم تو ماشین که رسیدیم
کوک از موهای ا/ت گرفته بود و میکشید
+اییی ولم کن
_که اینطوره ا/ت خانم ارهههه(داد)
+من کاری نکردم که !!
_خودت میدونی چه گوهی تو مدرسه خوردی نه؟
+چی میگییی؟؟؟؟
فلش بک به زمانی که کوک رفت مدرسه
_دوربین مدار بسته همش فعاله؟
*بله اقا
_این کیه؟
*پسره؟
_آره(با حرص)
*تهیون دوست پسر ا/ت
_کی ؟....یه با دیکه بگو؟!!!!
* یه دوره ا/ت مدرسه نیومد که گندش درومد که با پسره رابطه ممنوعه داشته البته اینا شایعس چون ا/ت همچین دختری نیست ولی خب یه پیغام صوتی پخش شده ازش
که صدای رابطه اون و تهیون هست