P:23

مامان:وایی خیلی ذوق دارم پسر کوچولوم داره ازدواج میکنه*لبخند*
-مامان؟! من کوچولوعم؟نمیبینی هیکلو؟
مامان:هرچقدرم بزرگ بشی باز برای من یه بچه ای
+*تک خنده*
مادر:این درباره شما هم درسته خانم مین*ابرو بالا*
+کی من؟ مادر یه چیزی بگو با عقل جور دربیاد
-چطور مال من درسته مال تو عقلانی نیس؟
+من با تو فرق دارم
مامان:هیچ بچه ای برای مادرش بزرگ نمیشه
$اخی نی نی کوچولوها*مسخره میکنه*
مامان:تهیونگ تو هم پسرمی... جین هم با اینکه از همتون بزرگتره ولی بازم بچس
جین:بابا چرا منو میکشین وسط من که چیزی نگفتم*صداشو نازک میکنه*
بابا:بس کنید بچه ها
-هوفف پاشو بریم یونا
رفتیم طبقه ی بالا
3 هفته بعد
+روز عروسیمه خیلی ذوق دارم. منو کوک داریم توی باغ عکس میگیریم. خیلی خوشحالم
-از ظاهر خونسرد به نظر میام ولی تو دلم پارتیه😂
میخوان گل انتخاب کنن
+گل یاس خوبه
+نه من رز دوست دارم
-نه یاس خوبه
+عه من میخوام بگیرم دستم
-ولی من میخرم
^چیکارش داری؟ رز دوس داره
-ولی من دوس ندارم
^مهم تو نیستی. مهم یوناعه که دوس داشته باشه*عصبی*
-اونوقت رز نگیرم چی میشه؟
^اون رو سگ من بالا نیار*عصبی*
-بالا بیاد چی میشه؟ *عصبی*
+پسرا*اروم*
-^ساکت*عصبی*
(پسرا عصبین )
^از الان بخوای اینجوری زور بگی بعد از ازدواج چه غلطی میخوای بکنی؟
-هر غلطی دلم میخواد میکنم به تو هم ربط نداره
^کاری نکن نزارم یونا باهات ازدواج کنه
-به قول خودت تو مهم نیستی. مهم یوناعه
^ببند دهنتو
-نبندم؟
+پسرا اروم باشین
^واقعا چرا میخوای با این ازدواج کنی.؟ این چی داره؟
-چیزی که تو نداری
+باشه گل یاس میگیرم بسه
^نخیر همیشه تو نباید کوتاه بیای
-جیمین به تو ربطی نداره
تهیونگ میاد
$پسرا چیزی شده؟
^به این داداشت بگو زیاد پررو بازی درنیاره وگرنه براش بد میشه
$مگه چی شده؟