^ لذت انتقام ^ (port 44 )
^ لذت انتقام ^ ( port 44 )
عمارت کوک.
ات : جونگ کوک ( داد)
کوک: بله ( داد)
ات: کجایی؟( داد)
کوک: بیا پشت عمارتم( داد)
ات: پشت عمارت کجاست؟
رفتم پشت عمارت یک باغ خفن و بزرگ بود .
ات: واو perfect 👌🏻
کوک: اوو چی شده پرنسس من انگلیسی حرف میزنه .
ات: چیزی نشده 😁
کوک: چیکارم داشتی؟
ات: اهان ، جونگ کوک میشه من برم دیدن هانول ؟ خیلی دلم براش تنگ شده.
کوک: نه عزیزم خطرناکه
ات: خواهش میکنم 🙏🏻 لطفا
کوک: نه 😊
ات: کوکیییی جونممم ( کیوت)
کوک: اونطوری نکن ، میخوای خرم کنی؟
ات: میزاری برممم کوکییی کیوتم؟ ( کیوت)
ویو کوک
وای خدا وقتی خودش رو کیوت میکنه دیگه کنترلم دست خودم نیست ، به عبارتی خر میشم و نمیتونم باهاش مخالفت کنم .
ات: چاگیاییییی 🙃
کوک: عههههه اونطوری نکن
ات : پس برم پیش هانول ؟
کوک: به دو شرط
ات: چی؟ هرچی باشه قبول میکنم.
کوک: یک باید با محافظ ها و سوکجین بری .
ات : باشع ، خدافظ
کوک: واستا دومی مونده.
ات: عه اهان خب دومی رو بگو.
کوک: باید از اون لب های خوشمزت بدی بهم 😄
ات: اوممممم نه نمیدم .
کوک: پس منم اجازه نمیدم.
ات: تو وحشی بازی درمیاری.
کوک: نه نمیارمممم لطفااااا یک کوچولووووو ( کیوت)
ات: باشه. ولی کوچولو ها
کوک: میسییی عشقممم .
اومد جلو و آروم مک میزد بعد چند مین جدا شد . دستاش رو دور کمرم حلقه کرد و پیشونیش رو چسبود به پیشونیم .
کوک: خوب بود پرنسسم؟
ات: ارهههه 😁
کوک: میشه دوباره ؟
ات: چون وحشی بازی در نیاوردی میزارم.
ایندفعه وحشی تر از همیشه مک میزد ، احساس میکردم لبم کبود شده . بعد چند مین که جدا شدیم .
ات: بچه پرو اگه دیگه گذاشتم ببوسیم
کوک: خب چیکار کنم ؟ وحشی بازی بیشتر میچسبه.
ات: ولم کن میخوام برم. 😕
کوک : ببخشید پرنسسم ناراحتت کردم ☺️
ات : نمیبخشم
کوک: دوباره ببوسمت ؟ 😅
ات : نمیخوام .
لپم رو بوس کرد.
کوک : خودم میرسونمت پیش هانول .
بدوبدو رفتم لباسام رو پوشیدم .
ادامه دارد...
عمارت کوک.
ات : جونگ کوک ( داد)
کوک: بله ( داد)
ات: کجایی؟( داد)
کوک: بیا پشت عمارتم( داد)
ات: پشت عمارت کجاست؟
رفتم پشت عمارت یک باغ خفن و بزرگ بود .
ات: واو perfect 👌🏻
کوک: اوو چی شده پرنسس من انگلیسی حرف میزنه .
ات: چیزی نشده 😁
کوک: چیکارم داشتی؟
ات: اهان ، جونگ کوک میشه من برم دیدن هانول ؟ خیلی دلم براش تنگ شده.
کوک: نه عزیزم خطرناکه
ات: خواهش میکنم 🙏🏻 لطفا
کوک: نه 😊
ات: کوکیییی جونممم ( کیوت)
کوک: اونطوری نکن ، میخوای خرم کنی؟
ات: میزاری برممم کوکییی کیوتم؟ ( کیوت)
ویو کوک
وای خدا وقتی خودش رو کیوت میکنه دیگه کنترلم دست خودم نیست ، به عبارتی خر میشم و نمیتونم باهاش مخالفت کنم .
ات: چاگیاییییی 🙃
کوک: عههههه اونطوری نکن
ات : پس برم پیش هانول ؟
کوک: به دو شرط
ات: چی؟ هرچی باشه قبول میکنم.
کوک: یک باید با محافظ ها و سوکجین بری .
ات : باشع ، خدافظ
کوک: واستا دومی مونده.
ات: عه اهان خب دومی رو بگو.
کوک: باید از اون لب های خوشمزت بدی بهم 😄
ات: اوممممم نه نمیدم .
کوک: پس منم اجازه نمیدم.
ات: تو وحشی بازی درمیاری.
کوک: نه نمیارمممم لطفااااا یک کوچولووووو ( کیوت)
ات: باشه. ولی کوچولو ها
کوک: میسییی عشقممم .
اومد جلو و آروم مک میزد بعد چند مین جدا شد . دستاش رو دور کمرم حلقه کرد و پیشونیش رو چسبود به پیشونیم .
کوک: خوب بود پرنسسم؟
ات: ارهههه 😁
کوک: میشه دوباره ؟
ات: چون وحشی بازی در نیاوردی میزارم.
ایندفعه وحشی تر از همیشه مک میزد ، احساس میکردم لبم کبود شده . بعد چند مین که جدا شدیم .
ات: بچه پرو اگه دیگه گذاشتم ببوسیم
کوک: خب چیکار کنم ؟ وحشی بازی بیشتر میچسبه.
ات: ولم کن میخوام برم. 😕
کوک : ببخشید پرنسسم ناراحتت کردم ☺️
ات : نمیبخشم
کوک: دوباره ببوسمت ؟ 😅
ات : نمیخوام .
لپم رو بوس کرد.
کوک : خودم میرسونمت پیش هانول .
بدوبدو رفتم لباسام رو پوشیدم .
ادامه دارد...
۶.۰k
۲۲ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.