پارت ۵ گوگولی ترین
پارت ۵ گوگولی ترین
ات ویو
داستم میرفتم یک دختره ابمیوه ریخت روم
دختره:تو حق نداری کوک رو ازم بگیری هرزه
ات:اولن لقب خودتو رو من نزار دومن تو حق دخالت توی زندگیم نداری
کوک:دختره تو اصلا کی هستی بخوای درموردمون نظر بدی من حتی تورو نمیشناسم(عصبی و با یکمی داد
که دختره اومد سیلی زد بهم همه داشتن نگام میکردم منم تحمل نیاورد و موهاشو کشیدم و با لگد پرت زمینش کردم
ات:کوک بیا بریم
کوک:پشمامممممممممممممممممممممممممم
ات:اروم گوشم درد گرفت من الان. ابمیوه ایم سیلی هم بهم زده میگی پشمام
کوک:نه کاری که تو کردیو میگممممم خودم میخواستم سیلی بزنم که خودت شروع کردی
ات:راستش من میخواستم اروم باشم ولی دیدم بعضیا باید باهاشون تند رفتار کرد
کوک:الحق که به خودم رفتی
ات:حیح
و رفتیم خونه رفتم لباسمو گذاشتم توی لباسشویی و رفتم حمام اومد بیرون
موهامو خشک کردم
و ات:کوک
کوک:جانم
ات:بیا بخوابیم
کوک:باشه
و کوک ات رو بغل کرود و خوابیدن صبح ات بیدار شد از بس کوک کیوت بود بوسه ای به لبش زد
کوک ویو
چشمامو باز کردم دیدم ات داره بهم نگاه میکنه برای همین هواستم ببینم چیکار میکنه که اروم بوسه به لبم زد
و کوک اومد بوسه ای محکم رو شروع کردیم اولش همراهی نکردم ولی بعدش اره
کوک:نیاز نیست تو خواب بوسم کنی
ات:تو بیدار بودی
کوک:بعله
ات:هعی روزگار بیا بریم پایین
کوک: بریم
ات ویو
داستم میرفتم یک دختره ابمیوه ریخت روم
دختره:تو حق نداری کوک رو ازم بگیری هرزه
ات:اولن لقب خودتو رو من نزار دومن تو حق دخالت توی زندگیم نداری
کوک:دختره تو اصلا کی هستی بخوای درموردمون نظر بدی من حتی تورو نمیشناسم(عصبی و با یکمی داد
که دختره اومد سیلی زد بهم همه داشتن نگام میکردم منم تحمل نیاورد و موهاشو کشیدم و با لگد پرت زمینش کردم
ات:کوک بیا بریم
کوک:پشمامممممممممممممممممممممممممم
ات:اروم گوشم درد گرفت من الان. ابمیوه ایم سیلی هم بهم زده میگی پشمام
کوک:نه کاری که تو کردیو میگممممم خودم میخواستم سیلی بزنم که خودت شروع کردی
ات:راستش من میخواستم اروم باشم ولی دیدم بعضیا باید باهاشون تند رفتار کرد
کوک:الحق که به خودم رفتی
ات:حیح
و رفتیم خونه رفتم لباسمو گذاشتم توی لباسشویی و رفتم حمام اومد بیرون
موهامو خشک کردم
و ات:کوک
کوک:جانم
ات:بیا بخوابیم
کوک:باشه
و کوک ات رو بغل کرود و خوابیدن صبح ات بیدار شد از بس کوک کیوت بود بوسه ای به لبش زد
کوک ویو
چشمامو باز کردم دیدم ات داره بهم نگاه میکنه برای همین هواستم ببینم چیکار میکنه که اروم بوسه به لبم زد
و کوک اومد بوسه ای محکم رو شروع کردیم اولش همراهی نکردم ولی بعدش اره
کوک:نیاز نیست تو خواب بوسم کنی
ات:تو بیدار بودی
کوک:بعله
ات:هعی روزگار بیا بریم پایین
کوک: بریم
۲.۹k
۲۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.