ماه خونین پارت ۶
ماه خونین پارت ۶
این دفعه صدای زن بود و منو به سمت خودش کشوند من افتادم تو دریاچه و شنا هم بلد نبودم
جیمین : یه حس بدی دارم
نامجون : چی
شوگا : راست میگه وایسا وای نهههههه سونی از جنگل رد شده اون تو دریاچه افتاده
جیمین : چییییی نه نه نهههه باید بریم دنبالش
شوگا: منو جیمین نامجون میریم شماها اینجا بمونین
پسرا : باش
با سرعت تمام رفتیم تو جنگل ممنوعه که جیمین پرید تو اب
جیمین : رفتم تو اب دست سونیو گرفتم حواسم نبود که اونو بوسیدم خب البته خوبم بود بهش اکسیژن دادم از اب اوردمش بالا اونو تو بغلم گرفتم که بیدار شد
سونی : ج جیمین من کجام
جیمین : تو جنگل مگه نگفتم نیا اینجا ( با لحن اروم کیوت )
سونی : باور کن دست من نیست
شوگا : بازم میگی اواز شنیدی ؟
سونی : اره ولی این دفعه اواز زن بود
نامجون : وایسا وایسا منظورت چیه که صدای زن بود
جیمین : فک کنم جادوگرو میگه
سونی : جادوگر کیه
جیمین : بعدا توضیح میدیم بیا بریم
شوگا : سونی سونی
سونی : چیه
شوگا : مروارید گردن بندت داره برق میزنه
سونی : چی ولی چرا
نامجون : خیلی عجیبه
جیمین : ولی خوشگله 😄
سونی : 😂😂
رسیدیم به خونه وقتی رسیدیم تهونگ جین هوپی بغلم کردن رفتیم سر شام خوردین منم رفتم تو اتاق یه دوش گرفتم لباسمو عوض کردم که جیمین دوبازه اومد
جیمین : بهتری
سونی : اره ممنون
جیمین : بیا اینم یه گل رز دیگه گفتم دوست داری برات بیارم
سونی : وای مرسی😍
جیمین : این یکی خیلی به لباست میاد ( در گوش گفت )
سونی : ممنون 🙂
جیمین : خواهش .... امممم خب من دیگه برم
سونی : باش بای
اون شب توی خواب دوباره صدا شنیدم وارد اتاق شدم حتی در تراس اون اتاقم باز کردم به خودم اومد که یه نفرو پشتم حس کردم
پسر : سونی
لایک کامنت جیگریا 💜💜💜💜💜
این دفعه صدای زن بود و منو به سمت خودش کشوند من افتادم تو دریاچه و شنا هم بلد نبودم
جیمین : یه حس بدی دارم
نامجون : چی
شوگا : راست میگه وایسا وای نهههههه سونی از جنگل رد شده اون تو دریاچه افتاده
جیمین : چییییی نه نه نهههه باید بریم دنبالش
شوگا: منو جیمین نامجون میریم شماها اینجا بمونین
پسرا : باش
با سرعت تمام رفتیم تو جنگل ممنوعه که جیمین پرید تو اب
جیمین : رفتم تو اب دست سونیو گرفتم حواسم نبود که اونو بوسیدم خب البته خوبم بود بهش اکسیژن دادم از اب اوردمش بالا اونو تو بغلم گرفتم که بیدار شد
سونی : ج جیمین من کجام
جیمین : تو جنگل مگه نگفتم نیا اینجا ( با لحن اروم کیوت )
سونی : باور کن دست من نیست
شوگا : بازم میگی اواز شنیدی ؟
سونی : اره ولی این دفعه اواز زن بود
نامجون : وایسا وایسا منظورت چیه که صدای زن بود
جیمین : فک کنم جادوگرو میگه
سونی : جادوگر کیه
جیمین : بعدا توضیح میدیم بیا بریم
شوگا : سونی سونی
سونی : چیه
شوگا : مروارید گردن بندت داره برق میزنه
سونی : چی ولی چرا
نامجون : خیلی عجیبه
جیمین : ولی خوشگله 😄
سونی : 😂😂
رسیدیم به خونه وقتی رسیدیم تهونگ جین هوپی بغلم کردن رفتیم سر شام خوردین منم رفتم تو اتاق یه دوش گرفتم لباسمو عوض کردم که جیمین دوبازه اومد
جیمین : بهتری
سونی : اره ممنون
جیمین : بیا اینم یه گل رز دیگه گفتم دوست داری برات بیارم
سونی : وای مرسی😍
جیمین : این یکی خیلی به لباست میاد ( در گوش گفت )
سونی : ممنون 🙂
جیمین : خواهش .... امممم خب من دیگه برم
سونی : باش بای
اون شب توی خواب دوباره صدا شنیدم وارد اتاق شدم حتی در تراس اون اتاقم باز کردم به خودم اومد که یه نفرو پشتم حس کردم
پسر : سونی
لایک کامنت جیگریا 💜💜💜💜💜
۵۷.۷k
۱۶ تیر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.