🔰امام خمینی احیاگر دین و ملت....🔰
شماره : 10600 پنج شنبه ۱۱ خرداد ۱۴۰۲/ روزنامه رسالت
💠امام خمینی جمع عرفان و قرآن و برهان بود💠
💠امام خمینی احیاگر دین و ملت....💠
امام رضا علیهالسلام در حدیثی میفرمایند: «رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا» وقتی پرسنده میپرسد: «كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ؟» امام میفرمایند: «يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا اَلنَّاسَ فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا اَلْحَدِيثَ». یکی از جلوههای احیای امر اهل بیت در زمان امام هشتم، برقراری مجالس و نقل احادیث اهل بیت بوده است. در زمان سلطنت طاغوت عباسی برای احیای امر راه دیگری نبود؛ مگر برنامههایی که خود حضرت دنبال میکردند. اما در طول تاریخ احیای امر مصادیق متفاوتی داشتند. در زمان رسولالله و امیرالمومنین و امام مجتبی و سیدالشهداء علیهم الصلوات و السلام، احیای امر هرگز منحصر در مجالس نمیشد. بلکه بدون فعالیتهای سیاسی، جهادی، اجتماعی و فرهنگی، نصرت امام و احیای امر آل محمد معنا نداشت. احیای امر، بسته زمانها و مکانهای مختلف، اقتضائات متفاوتی دارد. اگر فرصت برای قیام و تلاش برای برپایی حکومتی نزدیک به حکومت اهل بیت ممکن باشد، این بالاترین مصداق احیای امر است. در زمان غیبت، علما و فقهای شیعه هر یک در راه احیای امر به سهم خود جهاد کردند، اما بلندترین قله در این مسیر را پیرمردی فتح کرد جمع عرفان و برهان و قرآن بود. آشنا با خشکی استدلال و آشنا با لطافت ذوق و رفیق با استحکام قرآن. پیرمردی که از جوانی مجاهد بود، در میانسالی مجتهد شد و در پیری، سراپا کلمه جهاد بود، چنانکه نگاهش و کلامش و نفسش آتش کشید به احادیث نفس شهید آوینی و احادیث حق را بر زبان او جاری ساخت. به رزمندگان، با روح کلامش فرمان جهاد داد، نه تنها با خود کلامش.
احیاگر امر اهل بیت بود یعنی احیاگر تشیع. تشیع عوامانه، خرافهزده، سکولار، دربارپسند و آمریکاپسند را کنار زد و عاشورا و تاسوعایی را ترویج داد که به راستی اسلام را زنده نگه دارد. نه تنها احیاگر تشیع که احیاگر اسلام شد. جهان اسلام که معرکه آرا و جریانهای مختلف بود به مرتع استکبار تبدیل شده بود و در برابر ظلم بزرگی همچون غصب فلسطین، جز واکنشهایی بیاثر و نافرجام، هیچ ترتیب اثری نداشت.
احیاگر ملت و ملیت ایران شد. ایرانی که پیش از آن مدام از هر طرف آب میرفت. در جنگهایی که کاملا به ایران بیربط بود، این ایران بود که یک قحطی سیه و هولناک نیمی از جمعیتش توسط دیو گرسنگی بلع شد. ایرانی که تلاش برای ملی شدن صنعت نفتش چیزی جز استبداد پهلوی دوم زیر سایه استعمار آمریکا نبود. ایرانی که از هر چالهای خواست بیرون بیاید به چاهی عمیقتر افتاد. چنین ایرانی بود که صدام متجاوز را سر جای خود نشاند و چند سال بعد، به کل مختصات غرب آسیا را دگرگون ساخت.
احیاگر جایگاه حوزه و روحانیت شد. حوزهای که برابر طاغوت خود را باخته بود و آخرین عرض اندامش به فتوای میرزای شیرازی بر میگشت. این حوزه تبدیل شد به لوکوموتیو قطار انقلاب اسلامی و پس از آن هم فصل نوینی از فعالیت فکری و اجتماعی خود را آغاز کرد.
احیاگر مفهوم انقلاب شد. در زمانهای که بلوکهای شرق و غرب بر سینه ملتها سنگینی میکرد و دیگر دههها بود که خبری از یک انقلاب مردمی موفق نبود.
این همه احیا از وجودی بر میآید که خود حی باشد. ذات حی، جهان را زنده میکند. به قول مولوی: «گر جان عاشق دم زند، آنش در این عالم زند...».
جواد شاملو
💠امام خمینی جمع عرفان و قرآن و برهان بود💠
💠امام خمینی احیاگر دین و ملت....💠
امام رضا علیهالسلام در حدیثی میفرمایند: «رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا» وقتی پرسنده میپرسد: «كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ؟» امام میفرمایند: «يَتَعَلَّمُ عُلُومَنَا وَ يُعَلِّمُهَا اَلنَّاسَ فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا اَلْحَدِيثَ». یکی از جلوههای احیای امر اهل بیت در زمان امام هشتم، برقراری مجالس و نقل احادیث اهل بیت بوده است. در زمان سلطنت طاغوت عباسی برای احیای امر راه دیگری نبود؛ مگر برنامههایی که خود حضرت دنبال میکردند. اما در طول تاریخ احیای امر مصادیق متفاوتی داشتند. در زمان رسولالله و امیرالمومنین و امام مجتبی و سیدالشهداء علیهم الصلوات و السلام، احیای امر هرگز منحصر در مجالس نمیشد. بلکه بدون فعالیتهای سیاسی، جهادی، اجتماعی و فرهنگی، نصرت امام و احیای امر آل محمد معنا نداشت. احیای امر، بسته زمانها و مکانهای مختلف، اقتضائات متفاوتی دارد. اگر فرصت برای قیام و تلاش برای برپایی حکومتی نزدیک به حکومت اهل بیت ممکن باشد، این بالاترین مصداق احیای امر است. در زمان غیبت، علما و فقهای شیعه هر یک در راه احیای امر به سهم خود جهاد کردند، اما بلندترین قله در این مسیر را پیرمردی فتح کرد جمع عرفان و برهان و قرآن بود. آشنا با خشکی استدلال و آشنا با لطافت ذوق و رفیق با استحکام قرآن. پیرمردی که از جوانی مجاهد بود، در میانسالی مجتهد شد و در پیری، سراپا کلمه جهاد بود، چنانکه نگاهش و کلامش و نفسش آتش کشید به احادیث نفس شهید آوینی و احادیث حق را بر زبان او جاری ساخت. به رزمندگان، با روح کلامش فرمان جهاد داد، نه تنها با خود کلامش.
احیاگر امر اهل بیت بود یعنی احیاگر تشیع. تشیع عوامانه، خرافهزده، سکولار، دربارپسند و آمریکاپسند را کنار زد و عاشورا و تاسوعایی را ترویج داد که به راستی اسلام را زنده نگه دارد. نه تنها احیاگر تشیع که احیاگر اسلام شد. جهان اسلام که معرکه آرا و جریانهای مختلف بود به مرتع استکبار تبدیل شده بود و در برابر ظلم بزرگی همچون غصب فلسطین، جز واکنشهایی بیاثر و نافرجام، هیچ ترتیب اثری نداشت.
احیاگر ملت و ملیت ایران شد. ایرانی که پیش از آن مدام از هر طرف آب میرفت. در جنگهایی که کاملا به ایران بیربط بود، این ایران بود که یک قحطی سیه و هولناک نیمی از جمعیتش توسط دیو گرسنگی بلع شد. ایرانی که تلاش برای ملی شدن صنعت نفتش چیزی جز استبداد پهلوی دوم زیر سایه استعمار آمریکا نبود. ایرانی که از هر چالهای خواست بیرون بیاید به چاهی عمیقتر افتاد. چنین ایرانی بود که صدام متجاوز را سر جای خود نشاند و چند سال بعد، به کل مختصات غرب آسیا را دگرگون ساخت.
احیاگر جایگاه حوزه و روحانیت شد. حوزهای که برابر طاغوت خود را باخته بود و آخرین عرض اندامش به فتوای میرزای شیرازی بر میگشت. این حوزه تبدیل شد به لوکوموتیو قطار انقلاب اسلامی و پس از آن هم فصل نوینی از فعالیت فکری و اجتماعی خود را آغاز کرد.
احیاگر مفهوم انقلاب شد. در زمانهای که بلوکهای شرق و غرب بر سینه ملتها سنگینی میکرد و دیگر دههها بود که خبری از یک انقلاب مردمی موفق نبود.
این همه احیا از وجودی بر میآید که خود حی باشد. ذات حی، جهان را زنده میکند. به قول مولوی: «گر جان عاشق دم زند، آنش در این عالم زند...».
جواد شاملو
۶.۶k
۱۳ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.