چن پارتی جیمین پارت: ۱٠
رفتم سر کلاس و نشستم رو صندلیم و کتابمو باز کردم تا اومدم بخونم سویی جونگ که میز سمت چپ من بود گف
_میدونی انگار قراره دانش آموز جدید بیاد
هانا قبل من به حرف اومدو گف
_کی هس حالا
سویی جونگ: نمیدونم فقط اینو تونستم بفهمم که ی دانش آموز جدید داریم و تو کلاس خودمونه
سه جین: مگه چخبره همش دانش آموز جدید میاد
هانا: عه معلم اومد
معلم: سلام بچه ها
همه پاشدیم بهش تعظیم کردیمو نشستیم
بعد قرار دادن کیف و وسایلش روی میزش اومد جلو و گف
_خب بچه ها بازم دانش اموز جدید داریم
هانا: خبریه این همه دانش آموز جدید
معلم: والا نمیدونم
معلوم: سونگ کیون پسرم بیا داخل
ی پسر قدبلند وارد کلاس شد ولی حس خوبی بهم منتقل نکرد حس میکنم قراره کلی شر درس کنه تو مدرسه
کنار معلم وایساد در کنار معلم قد خیلی بلندش به نمایش گذاشته شد
تعظیم کردم و با پوزخندی که حس بدی به ادم میداد گف
_کیم سونگ کیون هستم امیدوارم باهم کنار بیایم
هانا: فک نکنم(پوزخند)
برگشتم سمتش و گفتم
_چی میگی(اروم)
دست از بازی کردن با کراواتش برداشت و سرشو بلند کردو با پوزخند ی نگا بع اون پسر قدبلند کرد
اونم با همون پوزخندش زل زد به هانا
معلم: خب خب دیگه سونگ کیون برو بشین میز جلوییه سه جین
با همون پوزخند رو مخش اومد نشست جلو من
ولی نمیدونستم اینا تازه روزای عادیمون تو مدرسس
_میدونی انگار قراره دانش آموز جدید بیاد
هانا قبل من به حرف اومدو گف
_کی هس حالا
سویی جونگ: نمیدونم فقط اینو تونستم بفهمم که ی دانش آموز جدید داریم و تو کلاس خودمونه
سه جین: مگه چخبره همش دانش آموز جدید میاد
هانا: عه معلم اومد
معلم: سلام بچه ها
همه پاشدیم بهش تعظیم کردیمو نشستیم
بعد قرار دادن کیف و وسایلش روی میزش اومد جلو و گف
_خب بچه ها بازم دانش اموز جدید داریم
هانا: خبریه این همه دانش آموز جدید
معلم: والا نمیدونم
معلوم: سونگ کیون پسرم بیا داخل
ی پسر قدبلند وارد کلاس شد ولی حس خوبی بهم منتقل نکرد حس میکنم قراره کلی شر درس کنه تو مدرسه
کنار معلم وایساد در کنار معلم قد خیلی بلندش به نمایش گذاشته شد
تعظیم کردم و با پوزخندی که حس بدی به ادم میداد گف
_کیم سونگ کیون هستم امیدوارم باهم کنار بیایم
هانا: فک نکنم(پوزخند)
برگشتم سمتش و گفتم
_چی میگی(اروم)
دست از بازی کردن با کراواتش برداشت و سرشو بلند کردو با پوزخند ی نگا بع اون پسر قدبلند کرد
اونم با همون پوزخندش زل زد به هانا
معلم: خب خب دیگه سونگ کیون برو بشین میز جلوییه سه جین
با همون پوزخند رو مخش اومد نشست جلو من
ولی نمیدونستم اینا تازه روزای عادیمون تو مدرسس
۱۱.۴k
۱۵ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.