وقتی میان خونتون توی ایران
نامجون:چه فرش قشنگی دارین مادر جان
مادر یونجو:قابلتو نداره پسرم
یونجو:نامجون بیا چایی
نامجون وقتی چایی رو میگیره میریزتش رو فرش
نامجون:خوب من الان چه گوهی بخورم
مادر یونجو:فدای سرت پسرم میدم قالیشویی تمیز میشه
نامجون:یونجو مادرت چقدر مهربونه (زمزمه)
یونجو:تو هنوز اون روش رو ندیدی
یونجو:جین….جین تو کجایی؟
جین:توی آشپزخونه هستم
یونجو:اوف آخه تو اینجا چیکار میکنی
مادر یونجو:پسرم تو برو پیش زنت راستی آفرین دخترم چه پسری انتخاب کردی کاشکی بابات یه ذره یاد بگیره
یونجو:ما اینیم دیگه
جین:البته این وسط شانس هم داشتی یونجو چون من کلی خواستگار داشتم اگه نمیومدم سمت تو تا الان در سینگلی به سر می بردی
یونجو:جین (داد)
جین :یاع یاع یاع
یونگی:وای مادر بابت نارنگی….به به واقعا ممنونم
یونجو:یونگی بخدا….
مادر یونجو:بخور پسرم بخور تو ساکت یونجو معلوم نیست به دامادم چی می دادی که شده پوست استخون
یونگی:چی شده حسودیت شده مامانت بیشتر به من اهمیت میده
یونجو:خدایا به من صبر بده
جی هوپ:آفرین پدر جان همینجوری ادامه بدین
یونجو:جی هوپ بابام رو ول کن بخدا دیسک کمر گرفت
جی هوپ:پدرت خودش خواست بهش رقص آهنگ مایک دراپ رو یاد بدم
پدر یونجو:آفرین پسرم….یونجو چه پسر خوبی انتخاب کردی
یونجو:آخه بابا….
پدر یونجو:حرف نباشه پسرم رقص آهنگ دی ان ای هم یادم بده
جی هوپ:چشم پدر جان
یونجو:ای خدا
جیمین:مادر اگه خواسته ای دارید به من بگید من انجام بدم
مادر یونجو:من یه نوه میخوام
جیمین:چرا که نه عزیزم امشب میریم تو کارش
یونجو:مامان آخه الان…
مادر یونجو:حرف نباشه نیمخوای یه پسر به این خوشتیپی و بامزگی پدر بشه؟
جیمین:مادر جان منو خجالت ندین
جیمین مادرت رو بقل میکنه
یونجو:اگه منو بقل نکنی انتظار بچه هم نباید داشته باشی زمزمه)
مادر یونجو:قابلتو نداره پسرم
یونجو:نامجون بیا چایی
نامجون وقتی چایی رو میگیره میریزتش رو فرش
نامجون:خوب من الان چه گوهی بخورم
مادر یونجو:فدای سرت پسرم میدم قالیشویی تمیز میشه
نامجون:یونجو مادرت چقدر مهربونه (زمزمه)
یونجو:تو هنوز اون روش رو ندیدی
یونجو:جین….جین تو کجایی؟
جین:توی آشپزخونه هستم
یونجو:اوف آخه تو اینجا چیکار میکنی
مادر یونجو:پسرم تو برو پیش زنت راستی آفرین دخترم چه پسری انتخاب کردی کاشکی بابات یه ذره یاد بگیره
یونجو:ما اینیم دیگه
جین:البته این وسط شانس هم داشتی یونجو چون من کلی خواستگار داشتم اگه نمیومدم سمت تو تا الان در سینگلی به سر می بردی
یونجو:جین (داد)
جین :یاع یاع یاع
یونگی:وای مادر بابت نارنگی….به به واقعا ممنونم
یونجو:یونگی بخدا….
مادر یونجو:بخور پسرم بخور تو ساکت یونجو معلوم نیست به دامادم چی می دادی که شده پوست استخون
یونگی:چی شده حسودیت شده مامانت بیشتر به من اهمیت میده
یونجو:خدایا به من صبر بده
جی هوپ:آفرین پدر جان همینجوری ادامه بدین
یونجو:جی هوپ بابام رو ول کن بخدا دیسک کمر گرفت
جی هوپ:پدرت خودش خواست بهش رقص آهنگ مایک دراپ رو یاد بدم
پدر یونجو:آفرین پسرم….یونجو چه پسر خوبی انتخاب کردی
یونجو:آخه بابا….
پدر یونجو:حرف نباشه پسرم رقص آهنگ دی ان ای هم یادم بده
جی هوپ:چشم پدر جان
یونجو:ای خدا
جیمین:مادر اگه خواسته ای دارید به من بگید من انجام بدم
مادر یونجو:من یه نوه میخوام
جیمین:چرا که نه عزیزم امشب میریم تو کارش
یونجو:مامان آخه الان…
مادر یونجو:حرف نباشه نیمخوای یه پسر به این خوشتیپی و بامزگی پدر بشه؟
جیمین:مادر جان منو خجالت ندین
جیمین مادرت رو بقل میکنه
یونجو:اگه منو بقل نکنی انتظار بچه هم نباید داشته باشی زمزمه)
۲.۳k
۲۲ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.