سایه سیاه (F2) pt³⁹
جیمین : متاسفم
دایانا : واسه چی ؟
جیمین : میخواستم بیارمت بوسان تا یه زندگی جدیدو شروع کنیم ، کنار هم خوشحال باشیم ارامش داشته باشیم ولی ..
دایانا ؛ نذاشتم ادامه بده
دایانا : هیسسسس ، جیمین ما همین الانشم خوشحالیم ، همینکه کنار همیم و حال هر دومون خوبه کافیه ، ممکن بود اتفاق بدتری بیوفته پس لطفا اینقدر سخت نگیر
جیمین ؛ با حرفاش لبخندی روی لبم نشستم رفتم نزدیکشو گونشو بوسیدم
جیمین : خوب استراحت کن
جیهوپ ؛ جیمین پیش دایانا موند منم رفتم خونه پدر جیمین در زدم وارد شدم
م.جیمین : وای خدا باورم نمیشه
پ.جیمین : جیهوپ ، پسرم باورم نمیشه
جیهوپ : خاله جون ، عمو ، حالتون چطوره ؟
م.جیمین: جیهوپ عزیزم ، ما خوبیم چقدر بزرگ شدی پسرم
پ.جیمین : خوبیم پسرم تو چطوری
جیهوپ : خوبم ممنونم ازتون خوشحالم که بعد این همه سال میبینمتون
م.جیمین: ماهم همینطور عزیزم
پ.جیمین: تو مثل جیمین پسرمونی از دیدن خیلی خوشحالیم
یک هفته بعد :
جیمین ؛ جیهوپ کارای ترخیص دایانا رو انجام داد منم بهش کمک کردم اماده بشه
دایانا ؛ امروز مرخص میشدم ، حالم خیلی بهتر شده جای زخمم خوب شده بود جیمین بهم کمک کردم اماده بشم
جیمین : خب بریم
دایانا : اره بریم دیگه واقعا از اینجا خسته شدم
دایانا : واسه چی ؟
جیمین : میخواستم بیارمت بوسان تا یه زندگی جدیدو شروع کنیم ، کنار هم خوشحال باشیم ارامش داشته باشیم ولی ..
دایانا ؛ نذاشتم ادامه بده
دایانا : هیسسسس ، جیمین ما همین الانشم خوشحالیم ، همینکه کنار همیم و حال هر دومون خوبه کافیه ، ممکن بود اتفاق بدتری بیوفته پس لطفا اینقدر سخت نگیر
جیمین ؛ با حرفاش لبخندی روی لبم نشستم رفتم نزدیکشو گونشو بوسیدم
جیمین : خوب استراحت کن
جیهوپ ؛ جیمین پیش دایانا موند منم رفتم خونه پدر جیمین در زدم وارد شدم
م.جیمین : وای خدا باورم نمیشه
پ.جیمین : جیهوپ ، پسرم باورم نمیشه
جیهوپ : خاله جون ، عمو ، حالتون چطوره ؟
م.جیمین: جیهوپ عزیزم ، ما خوبیم چقدر بزرگ شدی پسرم
پ.جیمین : خوبیم پسرم تو چطوری
جیهوپ : خوبم ممنونم ازتون خوشحالم که بعد این همه سال میبینمتون
م.جیمین: ماهم همینطور عزیزم
پ.جیمین: تو مثل جیمین پسرمونی از دیدن خیلی خوشحالیم
یک هفته بعد :
جیمین ؛ جیهوپ کارای ترخیص دایانا رو انجام داد منم بهش کمک کردم اماده بشه
دایانا ؛ امروز مرخص میشدم ، حالم خیلی بهتر شده جای زخمم خوب شده بود جیمین بهم کمک کردم اماده بشم
جیمین : خب بریم
دایانا : اره بریم دیگه واقعا از اینجا خسته شدم
۴۴.۲k
۲۸ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.