𝑷𝒂𝒓𝒕 19 ادامه
ا/ت ویو
(بعد چند دقیقه به ساعتم نگاه کردم...دیر بود باید برمیگشتم خونه همین که بلند شدم جانکوک هم بلند شد...
+من دیگه برم خونه سوزی شاید برسه خونه (کتشو بهش دادم)
_ممنون...سوزی با تو همخونست؟
+نه خونش داره تعمیر میشه واسه ی چند روز مهمونمه
_اوهوم...باش خدافظ
+خدافظ
به سمت خونه حرکت کردم تو راه کسی بهم زنگ زد... ناشناس بود...
&الو سلام ا/ت
+شما؟
&جینم
+ها...سلام جین خوبی؟
&خوبم ممنون...سوزی کنارته؟
+سوزی؟نه...
&میدونی کجاست؟
+رفتش به خونش سر بزنه...چطور؟
&بهش زنگ زدم برنداشت...
+شاید سرش شلوغه برنداشته
&شاید...من دیگه مزاحم نشم...خدافظ
+خدافظ
+(با حرفهای جین به فکر فرو رفتم...
سوزی با جین؟...شوخیه...نه بابا امکان نداره...
فلش بک...چند روز پیش...
/میدونی اونا کین؟
+اونا جیمین و جین هستن دوستای جانکوک هستن
/آها...
فلش بک...چند ساعت پیش
/من عاشق شدممم
پایان فلش بک
شاید هم امکان داره🗿🤌🏻
اما عاشق کی بود ؟...
ادامه دارد...🗿👌🏻✨
شرط نداریم
(بعد چند دقیقه به ساعتم نگاه کردم...دیر بود باید برمیگشتم خونه همین که بلند شدم جانکوک هم بلند شد...
+من دیگه برم خونه سوزی شاید برسه خونه (کتشو بهش دادم)
_ممنون...سوزی با تو همخونست؟
+نه خونش داره تعمیر میشه واسه ی چند روز مهمونمه
_اوهوم...باش خدافظ
+خدافظ
به سمت خونه حرکت کردم تو راه کسی بهم زنگ زد... ناشناس بود...
&الو سلام ا/ت
+شما؟
&جینم
+ها...سلام جین خوبی؟
&خوبم ممنون...سوزی کنارته؟
+سوزی؟نه...
&میدونی کجاست؟
+رفتش به خونش سر بزنه...چطور؟
&بهش زنگ زدم برنداشت...
+شاید سرش شلوغه برنداشته
&شاید...من دیگه مزاحم نشم...خدافظ
+خدافظ
+(با حرفهای جین به فکر فرو رفتم...
سوزی با جین؟...شوخیه...نه بابا امکان نداره...
فلش بک...چند روز پیش...
/میدونی اونا کین؟
+اونا جیمین و جین هستن دوستای جانکوک هستن
/آها...
فلش بک...چند ساعت پیش
/من عاشق شدممم
پایان فلش بک
شاید هم امکان داره🗿🤌🏻
اما عاشق کی بود ؟...
ادامه دارد...🗿👌🏻✨
شرط نداریم
۸.۷k
۰۷ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.