فقط مال من باش پارت ۷۱
همون موقع یه بچه اومد جلو پام پسر بود و خیلی کیوت قطعا ۳ سال بیشار نداشت من:وایی اینو کوک:اوخخ چه نازه بعد منم رفتم جلوش نشستم من:اسمت چیه پسره:لوکی من:چه اسمه قشنگی داری لوکی مامان بابات کوشن همون موقع جنی اومد جنی:آه لوکی اینجایی من:میشناسیش جنی:آره خواهر زادمه گفته نگهش دارم ازیت میکنه من:آله خالتو اشیت میتونی لوکی:تقصیل خودجه اول بی م میجه هی بتابم منم تابم نمویاد(منظورش خوابه😂😍ای جان خوابش نمیاد) من:چیکارش داری خوب خوابش نمیاد جنی:ازیت میکنه خوب من:وقتی بچه چیزی نمیخواد اسرار نکن بعد منم لوکی بغل کردم بعد یه نگاه به جونگ کوک کرد اومد در گوشم لوکی:خاجه ای پسله کیه من:چطور لوکی:اژیتت میتونه اجه میتونه بهج بجو م غیلتیما من:اوفففففف ایشون دوست پسرمه خودش غیرتی هست شما نمیخواد غیرتی بشی🙂 لوکی:واجین من:اوهوم کوک:و قراره بشم شوهرش لوکی:عهههههه علوسی دالیم کوک:آله دالیم لوکی:ملم دفتم (یعنی دعوتم ای جان 🙂😍😭😂😂) من:شما که مهمونه ویژه ی ما هستی بعد ذوق کرد جنی:پس لوکیم میاد عروسی من:آره لوکی:آخجون علوسی جنی:خیله خوب لوکی بیا بریم لوکی:ناح میتام پیجه خاده اجمت چیه من:یونا لوکی:پیجه خاده یونا بمولم من:من اینو نمیدم دیگه کوک:اهم ببخشید من غیرتیم نمیزارم کسی بهش نگاه کنی چی میگی لوکی:خاده ای دوش پسلت چقدل زل میزنه(میگه چقدر زر میزنه😐😂😂😂🤣) کوک:آی بی تربیت هستم دیگه لوکی:دلت دعفا میخوات کوک:آره میخوام تو هم خیلی تنت میخوارها جونگ کوک یدونه کوچولو آروم زد رو لپش گریه کرد کوک:هی محکم که نزدم من:عه گریه نکن جنی:اخلاقش اینطوریه تا بهش میزنی گریش میگیره به دلنگیرید کوک:والا من یه کوچولو زدم من:اوکی بیا ببرش خوابش میاد بعد رفت کوک:عجب من:چرا بچرو زدی گفته باشم اینطوری پیش بره بچه بی بچه ها کوک:شما غلط کردی یه کاری نکن فردا حاملت کنما من بچه میخوام بعدشم من آروم زدم
۹.۲k
۰۴ اردیبهشت ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.