فیک آقای خشن قسمت ۴۲
بعد از غذا همه رفتن خوابیدن و صبح شد ماریسا صبحانه آماده کرد و لباس اش پوشید
جون کوک الکی گفت سرما خوردم و زیر پتو موند تهیونگ هم گفت من سردمه و کوکی هم گفت من اصلا دیشب نخوابیدم
ماریسا یه نگاه مشکوکی بهشون کرد و گفت باشه و به ربات اش دستور داد سه تا سوپ مقوی درست کنه و خودش رفت به کنسرت برسه وقتی رسید اونجا رئیس اش رو دید گفت چرااا آنقدر دیر اومدی همه اومدن جز تو
ماریسا تعجب کرد گفت آخه پسراها حالشون مساعد نبود چجوری دید بله جون کوک اسلاید سوم رو پوشیدعه کوکی منتظر آهنگ رو بعدی رو با ماریسا بخونه و تهیونگ هم کناره جون کوک ایستاده
ماریسا باحرص اومد گفت جون کوک این چیه آخه پوشیدی هوم خوشم نمیاد همه بدنت رو بیبنن
جون کوک گفت وااا به توچه تو کی من هستی
جون کوک الکی گفت سرما خوردم و زیر پتو موند تهیونگ هم گفت من سردمه و کوکی هم گفت من اصلا دیشب نخوابیدم
ماریسا یه نگاه مشکوکی بهشون کرد و گفت باشه و به ربات اش دستور داد سه تا سوپ مقوی درست کنه و خودش رفت به کنسرت برسه وقتی رسید اونجا رئیس اش رو دید گفت چرااا آنقدر دیر اومدی همه اومدن جز تو
ماریسا تعجب کرد گفت آخه پسراها حالشون مساعد نبود چجوری دید بله جون کوک اسلاید سوم رو پوشیدعه کوکی منتظر آهنگ رو بعدی رو با ماریسا بخونه و تهیونگ هم کناره جون کوک ایستاده
ماریسا باحرص اومد گفت جون کوک این چیه آخه پوشیدی هوم خوشم نمیاد همه بدنت رو بیبنن
جون کوک گفت وااا به توچه تو کی من هستی
۷۲۴
۰۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.