احساس عاشقی🍷💋

#احساس_عاشقی🍷💋
#Part3
#یازگی

رفتیم ماشین رو پارک کردیم و به سمت در ورودی‌ کالج رفتیم که جلو در ملیس و جیهان رو دیدیم
جیهان:دختررررعموووو😃🤪(خیلی بلند گفت)
همه برگشتن نگاه کردن
رفتم بغلش کردم و چلوندمش
یازگی:جیهو له شدم
ییعت:ببعی بیا بغلم
ملیس:یاااا اومدم زرافه😂

#یازگی
بلاخره بعد رفع دلتنگی رفتیم اتاق مدیر
مدیر بهمون گفت کلاستون 12A هست
وارد کلاس شدیم
نگاهم افتاد به یه پسر چشم جنگلی مو بور
یاد عشق بچگیم افتادم
ولی اسمش یادم نبود

{فلش بک به کودکی}
:یازگی بیا بریم تابت بدم
یازگی:باشه
رفتم روی تاب نشستم و اون منو تاب داد
و باهم اهنگ تاب تاب همبازی رو خوندیم

#اونور

داشتیم با بچه ها حرف میزدیم که یهو یه دختره مو فرفری با دوستاش اومدن تو کلاس
چقدر دختره خوشگل بود
یادمه بچه بودم یه دختره بود که خیلی دوسش داشتم اسمش یازگی بود
مثل این دختر جدید موهاش فر بود و چشماش مشکی
نه بابا اون نیست اونور مگه میشه ولش بابا

#یازگی
رفتیم دوتا میز اخرخالی بود من و ملیس جلو نشستیم و عقب هم جیهان و ییعت نشستن
هم نشستیم استاد وارد شد

#استاد
سلام بچه ها بشینین
بچه ها ۴ تا دانش اموز جدید داریم
بهشون اشاره کردم
ییعت.جیهان.ملیس.یازگی

#اونور
پس اسمش یازگیه
یکمی تو فکر فرو رفتم ولی مطمئن نبودم که خودش باشه

#استاد
اینا هم همکلاسی هاتون هستن
همرو معرفی کردم

#یازگی
احساس کردم اسم اون پسره اونور برام اشنا بود
نمیدونم کجا شنیده بودم

ادامه دارد...🍷💋
خوب اینم ار پارت ۳ امیدوارم لذت ببرید از خوندنش لایک یادت نره 💗💫
#آسدور #آسیه #دوروک #سوسعم #عمر #سوسن #آیبر #برک #آیبیکه #یاستول #تولگا #یاسمین #سارپ #جانسو #ملیس_مینکاری #رجب_اوستا #ییعت_کوچاک #لیزگه_جومرت #سوبورجو_یازگی_جوشکون #اونور_سعید_یاران #خواهران_برادران