ویو یونا
ویو یونا
با حس گرمایی بین پاهام بیدار شدم
بله تف توش پر..یود شدم
رفتم کار هام رو انجام دادم ،بعد لباسم رو عوض کردم (اسلاید دوم )
بعد رفتم طبقه پایین ،هیچکس هنوز بیدار نشده بود ،دستم صبحونه درست کردم ،بعدش خودم هم خورم بعد صبحونه ای که برای اعضا درست کره بودم رو گذاشتم رو میز رفتم تو اتاقم کیفم و گوشیم رو برداشتم و از خونه اومدم بیرون نشستم تو ماشینم(اسلاید۳) و رفتم کمپانی ،
بعد از چند ساعت دیدم ساعت ۲:۰۰ ظهر بود ،وسایلم رو جمع کردم برگشتم خونه
همه ی اعضا تو پذیرایی بودن
ممنم بهشون سلام کردم و رفتم تو اتاقم ،دوش گرفتم ،
شکمم خیلی درد میکرد بخاطر پریودیم ، تو اتاقم بودم که یکی
در اتاق رو زد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خماری
شرایط نداره
بوس بای
با حس گرمایی بین پاهام بیدار شدم
بله تف توش پر..یود شدم
رفتم کار هام رو انجام دادم ،بعد لباسم رو عوض کردم (اسلاید دوم )
بعد رفتم طبقه پایین ،هیچکس هنوز بیدار نشده بود ،دستم صبحونه درست کردم ،بعدش خودم هم خورم بعد صبحونه ای که برای اعضا درست کره بودم رو گذاشتم رو میز رفتم تو اتاقم کیفم و گوشیم رو برداشتم و از خونه اومدم بیرون نشستم تو ماشینم(اسلاید۳) و رفتم کمپانی ،
بعد از چند ساعت دیدم ساعت ۲:۰۰ ظهر بود ،وسایلم رو جمع کردم برگشتم خونه
همه ی اعضا تو پذیرایی بودن
ممنم بهشون سلام کردم و رفتم تو اتاقم ،دوش گرفتم ،
شکمم خیلی درد میکرد بخاطر پریودیم ، تو اتاقم بودم که یکی
در اتاق رو زد
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
.
خماری
شرایط نداره
بوس بای
۸۶
۱۶ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.