:عشق نافرجام من»
«پارت ۵۱»
یونا:ها جونگگگگگگگ
ها جونگ:ها چته؟
یونا:اول سلام
ها جونگ:مگه تو دادی؟
یونا:😑😑😑😑
ها جونگ:کارتو بگو
یونا:امشب وقتت خالیه؟؟؟
ها جونگ:....آره خالیه چطو؟؟؟؟
یونا:میتونی بیای؟؟؟
ها جونگ:کجا؟؟
یونا:یه جا که راحت باشم
ها جونگ:کجا؟
یونا:خودت انتخاب کن کجا خوبه؟
ها جونگ:واااااا
(ساعت هشت)
یونا:سلام
ها جونگ:علیک
یونا:کجا میریم؟
ها جونگ:بیا بشین تو ماشین
یونا:مطمئنی بلدی برونی؟؟؟؟🧐🧐🧐به کشتنم ندی من هنوز جوونمااااا
ها جونگ:بی ادب، اصن تو با تاکسی بیا
یونا:بی جنبه
چند دقیقه بعد...
ها جونگ:چیشده؟؟
یونا:چی چیشده؟؟؟؟
ها جونگ:امشب گفتی بیام
یونا:حالم خوش نبود
ها جونگ:به جیسو گفتی؟؟؟
یونا:با دوس پسرش قرار داشت😐😐
ها جونگ:آها میگم چرا...
یونا:دوس نداری خودم میتونم برم
ها جونگ:بی جنبه
بفرما رسیدم.
یونا:منو اوردی کارائوکه؟؟؟؟؟؟؟
ها جونگ:مگه بده
یونا::من میخواستم یکم راحت باشم...
ها جونگ:خب اینجا راحت باش
یونا:چرا اینقد خنگی توووووو
ها جونگ:خودتی
یونا:😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑
(کارائوکه)
ها جونگ:بیا این اتاقو رزرو کردم.
یونا:من آهنگ نمیخونما
ها جونگ:خب چرا پس اینجارو رزرو کردم.
یونا:نمیدونم چه فکر کردی با خودت
ها جونگ:اینم جای تشکرته؟؟؟
یونا:آره
ها جونگ:پررو
ده دقیقه بعد...
ها جونگ:آهنگ که نمیخونی حداقل میخوای یکم زهرماری بخوری
یونا:نمیدونم بخورم یا نه
ها جونگ:بخور بابا
یونا:تا حالا نخوردم
ها جونگ:😳😳😳😳😳
یونا:ها چیه؟؟
ها جونگ:هیچی
بیا بخور
یونا:بریز خوب بود(اولی)
ها جونگ:مطمئنی؟؟؟
یونا:آره
دومی...
سومی🥴...
چهارمی🥴🥴...
پنجمی🥴🥴🥴🥴🥴😴........
یونا:آخخخخخ چرا اینقد سرم درد میکنه...
یونا:ها جونگگگگگگگ
ها جونگ:ها چته؟
یونا:اول سلام
ها جونگ:مگه تو دادی؟
یونا:😑😑😑😑
ها جونگ:کارتو بگو
یونا:امشب وقتت خالیه؟؟؟
ها جونگ:....آره خالیه چطو؟؟؟؟
یونا:میتونی بیای؟؟؟
ها جونگ:کجا؟؟
یونا:یه جا که راحت باشم
ها جونگ:کجا؟
یونا:خودت انتخاب کن کجا خوبه؟
ها جونگ:واااااا
(ساعت هشت)
یونا:سلام
ها جونگ:علیک
یونا:کجا میریم؟
ها جونگ:بیا بشین تو ماشین
یونا:مطمئنی بلدی برونی؟؟؟؟🧐🧐🧐به کشتنم ندی من هنوز جوونمااااا
ها جونگ:بی ادب، اصن تو با تاکسی بیا
یونا:بی جنبه
چند دقیقه بعد...
ها جونگ:چیشده؟؟
یونا:چی چیشده؟؟؟؟
ها جونگ:امشب گفتی بیام
یونا:حالم خوش نبود
ها جونگ:به جیسو گفتی؟؟؟
یونا:با دوس پسرش قرار داشت😐😐
ها جونگ:آها میگم چرا...
یونا:دوس نداری خودم میتونم برم
ها جونگ:بی جنبه
بفرما رسیدم.
یونا:منو اوردی کارائوکه؟؟؟؟؟؟؟
ها جونگ:مگه بده
یونا::من میخواستم یکم راحت باشم...
ها جونگ:خب اینجا راحت باش
یونا:چرا اینقد خنگی توووووو
ها جونگ:خودتی
یونا:😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑😑
(کارائوکه)
ها جونگ:بیا این اتاقو رزرو کردم.
یونا:من آهنگ نمیخونما
ها جونگ:خب چرا پس اینجارو رزرو کردم.
یونا:نمیدونم چه فکر کردی با خودت
ها جونگ:اینم جای تشکرته؟؟؟
یونا:آره
ها جونگ:پررو
ده دقیقه بعد...
ها جونگ:آهنگ که نمیخونی حداقل میخوای یکم زهرماری بخوری
یونا:نمیدونم بخورم یا نه
ها جونگ:بخور بابا
یونا:تا حالا نخوردم
ها جونگ:😳😳😳😳😳
یونا:ها چیه؟؟
ها جونگ:هیچی
بیا بخور
یونا:بریز خوب بود(اولی)
ها جونگ:مطمئنی؟؟؟
یونا:آره
دومی...
سومی🥴...
چهارمی🥴🥴...
پنجمی🥴🥴🥴🥴🥴😴........
یونا:آخخخخخ چرا اینقد سرم درد میکنه...
۱۲.۳k
۱۳ آبان ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.