Ma reine : ملکهِ من♥️👸
Ma reine : ملکهِمن♥️👸
رفتم طرف نرگس اون ک اصلا بهم سلام نداد نشستیم بغضم گرفته بود ک
نرگس:فرزین چرا این دختره رو اوردی اینجا؟
فرزین:زنمه هرجا برم اونم باید بیاد
کیمیا:ولی زنتون از ماها نیست؟
فرزین:یعنی چی؟
کیمیا:یعنی اینک این تو خانواده قمار باز گدا گشنه بزرگ شده
فرزین:همین دختری ک میگی از تو ج*ن*ن*ده ک هروز با یکی بهتره
دارا:داداش حدخودتو بدون
فرزین: تو به دوست دخترت بگو(باداد)
بهدیس: فرزین بریم
نرگس:اون ایلین بدبدخت کار هرشبش شده گریه بچم اینقدر لاغر شده ک میترسیم چیزیش بشه
فرزین: نترسین اون سگ چیزش نمیشه جون سگ داره
کیمیا: درست صحبت کن
فرزین: درست صحبت نکنم چی میشه؟(باداد)
کیمیا: برین از خونمون بیرون
فرزین:خونمون؟ خونه شماها تو شلوارتونه این خونه به نام منه شما گمشید بیرون
کیمیا: چی میگه دارا؟
دارا: برین بیرون
نرگس: خونه ماله فرزینه؟
دارا:اره
نرگس: پوریا اره؟
پوریا:اره
کیمیا: بیا بریم نرگس اینا هیچ گوه هی نیستن
کیمیا نرگس از خونه زدن بیرون و پشت بندش دارا و پوریا هم رفتن،پریدم تو بغل فرزین و شروع کردم به گریه کردن
فرزین:گریه نکن عزیزدل من
بهدیس:گفتم ک دیگ باتو ازدواج کردم میتونم کلی دوست پیدا کنم کلی تجربه کسب کنم ولی
فرزین:الانم میتونی من کلی دوست رفیق دارم ک همشون هم خانوم دارن
بهدیس:خانوم هاشون مثل منن؟
فرزین:مثل نرگس کیمیان ولی خاکی تر مهربون ترن
بهدیس:فرزین بوس میخوام
فرزین تند تند منو بوسید
《۲ماه نیم بعد》
حالم بود ک چند روز بد بود اخه یک چند باری با فرزین رابطه داشتم ک شاید مال اون بود،فرزین خواب بود ک بخاطر اینک حالم خیلی بد بود باید بیدارش میکردم
بهدیس: عشقم عشقم فرزین
فرزین: جانم؟
بهدیس: حالم خیلی بده تب دارم
فرزین مثل برق زده ها بلند شد و به طرف امد و منو برد تو بغلش
فرزین:ببرمت دکتر؟
بهدیس: نمدونم میگم شاید بخاطر اینکه رابطمون این روزا زیاد شده
فرزین: شاید،بدنت ضعیف شده تا بعدظهر بهت رسیدگی میکنم خوب نشدی میبرمت دکتر
بهدیس:مرسی عشقم
فرزین:اخ دردبلات به جونم ک مریض شدنتو نبینم
بهدیس:خدانکنه(باصدای بچه گونه)
خودمو تند تند براش ناز میکردم و اونم نازمو میکشید اصلا همچین ورژن از فرزین ندیده بودم ولی خب برای هرچیزی اماده بودم
فرزین:خب برای عشقم سوپ درست کردم و تا اون اماده بشه براش ابیموه طبیعی گرفتم بخوره
بهدیس:مرسی
ابیموه رو از دستش میگیرم ک میاد پیشم و دست میزنه به شکمم
فرزین:میگم نکنه شاید بچمون داره به وجود میاد؟
بهدیس:شاید دوماه گذشته دیگ
رفتم طرف نرگس اون ک اصلا بهم سلام نداد نشستیم بغضم گرفته بود ک
نرگس:فرزین چرا این دختره رو اوردی اینجا؟
فرزین:زنمه هرجا برم اونم باید بیاد
کیمیا:ولی زنتون از ماها نیست؟
فرزین:یعنی چی؟
کیمیا:یعنی اینک این تو خانواده قمار باز گدا گشنه بزرگ شده
فرزین:همین دختری ک میگی از تو ج*ن*ن*ده ک هروز با یکی بهتره
دارا:داداش حدخودتو بدون
فرزین: تو به دوست دخترت بگو(باداد)
بهدیس: فرزین بریم
نرگس:اون ایلین بدبدخت کار هرشبش شده گریه بچم اینقدر لاغر شده ک میترسیم چیزیش بشه
فرزین: نترسین اون سگ چیزش نمیشه جون سگ داره
کیمیا: درست صحبت کن
فرزین: درست صحبت نکنم چی میشه؟(باداد)
کیمیا: برین از خونمون بیرون
فرزین:خونمون؟ خونه شماها تو شلوارتونه این خونه به نام منه شما گمشید بیرون
کیمیا: چی میگه دارا؟
دارا: برین بیرون
نرگس: خونه ماله فرزینه؟
دارا:اره
نرگس: پوریا اره؟
پوریا:اره
کیمیا: بیا بریم نرگس اینا هیچ گوه هی نیستن
کیمیا نرگس از خونه زدن بیرون و پشت بندش دارا و پوریا هم رفتن،پریدم تو بغل فرزین و شروع کردم به گریه کردن
فرزین:گریه نکن عزیزدل من
بهدیس:گفتم ک دیگ باتو ازدواج کردم میتونم کلی دوست پیدا کنم کلی تجربه کسب کنم ولی
فرزین:الانم میتونی من کلی دوست رفیق دارم ک همشون هم خانوم دارن
بهدیس:خانوم هاشون مثل منن؟
فرزین:مثل نرگس کیمیان ولی خاکی تر مهربون ترن
بهدیس:فرزین بوس میخوام
فرزین تند تند منو بوسید
《۲ماه نیم بعد》
حالم بود ک چند روز بد بود اخه یک چند باری با فرزین رابطه داشتم ک شاید مال اون بود،فرزین خواب بود ک بخاطر اینک حالم خیلی بد بود باید بیدارش میکردم
بهدیس: عشقم عشقم فرزین
فرزین: جانم؟
بهدیس: حالم خیلی بده تب دارم
فرزین مثل برق زده ها بلند شد و به طرف امد و منو برد تو بغلش
فرزین:ببرمت دکتر؟
بهدیس: نمدونم میگم شاید بخاطر اینکه رابطمون این روزا زیاد شده
فرزین: شاید،بدنت ضعیف شده تا بعدظهر بهت رسیدگی میکنم خوب نشدی میبرمت دکتر
بهدیس:مرسی عشقم
فرزین:اخ دردبلات به جونم ک مریض شدنتو نبینم
بهدیس:خدانکنه(باصدای بچه گونه)
خودمو تند تند براش ناز میکردم و اونم نازمو میکشید اصلا همچین ورژن از فرزین ندیده بودم ولی خب برای هرچیزی اماده بودم
فرزین:خب برای عشقم سوپ درست کردم و تا اون اماده بشه براش ابیموه طبیعی گرفتم بخوره
بهدیس:مرسی
ابیموه رو از دستش میگیرم ک میاد پیشم و دست میزنه به شکمم
فرزین:میگم نکنه شاید بچمون داره به وجود میاد؟
بهدیس:شاید دوماه گذشته دیگ
۱۳.۴k
۲۴ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.