مافیای خشن من :
مافیای خشن من :
𝕻𝖆𝖗𝖙/3
_سلام اقای پارک...اتفاقی افتاده که با نامزد من دارید میرقصید
$او بله سلام اقای جئون راستش نامزد شما خواهر دوستمه
+چ...ی تهیونگ پیش توعه؟
_تهیونگ؟
+کوک میشه من الان برم پیش تهیونگ
_نه امشب کارت دارم
+لطفاااا
_نه
+اره
_نه گفتم(نسبتا داد)
+میدونی چیه برو با همون هرزه هایی که بودی حرف بزن من میرم پیش تهیونگ
_ا.ت(داد) رو اعصاب من راه نرو وگرنه تنبیهت سنگین تر از اینی که هست نکن
$اقای جئون ا.ت تازه برادرشو پیدا کرده بهتر نیست امشبو پیش اون باشه
_تو دخالت نکن (بازم داد) بیا بریم ا.ت
از مچ دست ا.ت گرفت و پرتش کرد تو ماشین جوری که کمر ا.ت به احتمال زیاد کبود شد کوک با اخرین سرعت میروند تا زودتر برسن خونه وقتی رسید ا.ت رو پرت کرد رو تخت و شروع کرد به ب.و.س.ی.د.نش. کم کم لباسای ا.ت و خودشو در اورد الان هردوشون ل.خ.ت بودن د.ی.ک کینگ سایزشو وارد ا.ت کرد و ا.ت ناله از درد میکرد
_اه بیبی همینجوری ادامه بده (به من ربطی نداره اسماته خودتون گفتیددددد)
همینجوری تا15 راند ادامه دادن(بدبخت جر خورد) تا کوک ا.ت رو ول کرد
_مال خودم شدی
بعد اون ا.ت سریع رفت و تا میتونست گریه کرد
+هق.... اون بهم.... هق تجا*وز کرد هقق
ا.ت ویو:
صبح با دل درد بدی بیدار شدم دیشب شماره جیمین رو گرفته بودم و زنگ زدم بهش
+الو؟... جیمین شی؟
(علامت تهیونگ&)
&الو شما؟
+خب راستش من ا.ت دوست جیمین هستم
&ا.ت؟
+بله مشکلی هست؟
&نه خب راستیش اسم خواهر منم همین بود ولی خیلی وقت پیش بهم گفتن که مرده
+تهیونگ.... من زندم
$هعی تهیونگ میگم.... با کی داری حرف میزنی؟ چته وحشی گوشیمو چرا میندازییییی پدص*گگگگگ
𝕻𝖆𝖗𝖙/3
_سلام اقای پارک...اتفاقی افتاده که با نامزد من دارید میرقصید
$او بله سلام اقای جئون راستش نامزد شما خواهر دوستمه
+چ...ی تهیونگ پیش توعه؟
_تهیونگ؟
+کوک میشه من الان برم پیش تهیونگ
_نه امشب کارت دارم
+لطفاااا
_نه
+اره
_نه گفتم(نسبتا داد)
+میدونی چیه برو با همون هرزه هایی که بودی حرف بزن من میرم پیش تهیونگ
_ا.ت(داد) رو اعصاب من راه نرو وگرنه تنبیهت سنگین تر از اینی که هست نکن
$اقای جئون ا.ت تازه برادرشو پیدا کرده بهتر نیست امشبو پیش اون باشه
_تو دخالت نکن (بازم داد) بیا بریم ا.ت
از مچ دست ا.ت گرفت و پرتش کرد تو ماشین جوری که کمر ا.ت به احتمال زیاد کبود شد کوک با اخرین سرعت میروند تا زودتر برسن خونه وقتی رسید ا.ت رو پرت کرد رو تخت و شروع کرد به ب.و.س.ی.د.نش. کم کم لباسای ا.ت و خودشو در اورد الان هردوشون ل.خ.ت بودن د.ی.ک کینگ سایزشو وارد ا.ت کرد و ا.ت ناله از درد میکرد
_اه بیبی همینجوری ادامه بده (به من ربطی نداره اسماته خودتون گفتیددددد)
همینجوری تا15 راند ادامه دادن(بدبخت جر خورد) تا کوک ا.ت رو ول کرد
_مال خودم شدی
بعد اون ا.ت سریع رفت و تا میتونست گریه کرد
+هق.... اون بهم.... هق تجا*وز کرد هقق
ا.ت ویو:
صبح با دل درد بدی بیدار شدم دیشب شماره جیمین رو گرفته بودم و زنگ زدم بهش
+الو؟... جیمین شی؟
(علامت تهیونگ&)
&الو شما؟
+خب راستش من ا.ت دوست جیمین هستم
&ا.ت؟
+بله مشکلی هست؟
&نه خب راستیش اسم خواهر منم همین بود ولی خیلی وقت پیش بهم گفتن که مرده
+تهیونگ.... من زندم
$هعی تهیونگ میگم.... با کی داری حرف میزنی؟ چته وحشی گوشیمو چرا میندازییییی پدص*گگگگگ
۲.۳k
۲۰ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.