بیبی گرل من

#بیبی_گرل_من
Part11
رز :هوم
وقتی درو باز کردم و وارد اتاق شدم
از پشت روم پرید دوتامونم رو زمین پهن شدیم البته اونکه روی من
و منه بيچاره روی زمین سفت
هیونجین : اخخ چتههه
بلند شد و روی کمرم نشست انگار بچه دوسالس
رز : باید نشونت میدادم که میتونم با خاک یکسانت کنم
پوکر شده بلند شدم
وزن زیادی نداشت سنگینیم نداشت اما میخواستم واکنششو ببینم
اونم افتاد زمین
رز : یاااا
برگشتم سمتش
و خم شدم صورتمو بهش نزدیک کردم
هیونجین : هوم؟ نکنه بدن کوچیک و ضعیفتو با بدن من ورزشکار مقایسه میکنی؟!
خنده ای کرد که مسخره کردن انسان موج ميزد
رز: هه هه ورزشکار اونم تو 🗿
هیونجین : چجوری ثابتش کنم خانم کوچولوی کوتاه
رز: من کوتاه نیستمممم
بعد بلند شد و به سمت در رفت دستگیره درو پایین کشید که مچشو گرفتم
هیونجین : موهات هنوز خیسه
رز: خودش خشک ميشه
مانعه رفتنش شدم
هیونجین : سرما میخوری بعدشم شلوارکم کو ؟!
یه نگاهی به من
و یه نگاهی به پاهاش کرد
یکم ترسید اما به روی خودش نیاورد
رز : چیزه .... اون ... جاش امنه ...

فلش بک به وقتی که هیون اتاق حبسش کرد :

رز : لعنتی
نگاهشو به میز داد
که با شلوارک هیون مواجه شد
با حرص سمتش رفت
و به دستش گرفت
رز : عوضییی
به سرویس بهداشتی رفت
اولش یکمشو پاره کرد و بعد انداخت چاه توالت
با آب بردش ( روانیه💀 )

پایان فلش بک *

هیونجین : یه چیزیو ازم ... مخفی میکنی
سرشو بالا پایین کرد
رز:قول بده ... دعوا نکنی ...
هیونجین : نه نمیکنم بگو
روی صندلی میز نشستم و دست به سینه منتظرش موندم درو بست اومد کنارم
رز : راستش ... اونو .. من ..
هیونجین : اونو تو ؟!
چشماشو بست و گفت
رز : انداختمش چاه توالتتت
هیونجین : چی ؟! روانیییی ؟!؟؟ میدونی چقدر قیمتشه ؟!!
رز : قول دادی دعوا نکنی
هیونجین : اسمش دعوا نیست حرصه حرصصص
رز :...ببخشید...
هیونجین :.....