عشق سخت
پارت ۷
جیمین ویو
راه افتادیم نقشه داشتم با یه راهی کوک و ا/ت رو به هم نزدیک کنم ولی نمیدونم جواب میده یا نه حالا برسیم ببینم چی میشه
ا/ت ویو
توی راه بودیم نمیدونم چرا استرس داشتم شاید بخاطر این بود که شب رو باید اونجا بمونم برای اینکه حالم بهتر شه هندزفریم رو از تو کیفم در اوردم و گذاشتم تو گوشم و یه آهنگ ملایم پخش کردم و به بیرون نگاه کردم که کم کم چشام بسته شد
با صدای جیمین از خواب بیدار شدم
جیمین: اوف بیدار شدی یه ساعت دارم صدات میکنم رسیدیم بلند شو
ا/ت: اوم اوکی بلند شدم
بلند شدم اومدم پایین
ا/ت: جیمین بقیه هستن
جیمین: آره بیا بریم
دور و بر رو نگاه کردم
وای حیاطش خیلی بزرگ و خوشگل بود یه استخر بزرگ داشت که دلم میخواست همین الان بپرم توش چند تا ماشین خارجی و مدل جدید هم اونجا بود
رفتیم تو از بیرون معمولی بنظر میومد ولی داخلش خیلی بزرگ بود
دنبال جیمین رفتم
رفتیم حال خونه خیلی حالش بزرگ بود و خیلی خوشگل
اعضای بی تی اس روی مبل نشسته بودن و پا گوشی هاشون بودن و رو مبل ها لم داده بودن...
ادامه تو پارت بعد....
جیمین ویو
راه افتادیم نقشه داشتم با یه راهی کوک و ا/ت رو به هم نزدیک کنم ولی نمیدونم جواب میده یا نه حالا برسیم ببینم چی میشه
ا/ت ویو
توی راه بودیم نمیدونم چرا استرس داشتم شاید بخاطر این بود که شب رو باید اونجا بمونم برای اینکه حالم بهتر شه هندزفریم رو از تو کیفم در اوردم و گذاشتم تو گوشم و یه آهنگ ملایم پخش کردم و به بیرون نگاه کردم که کم کم چشام بسته شد
با صدای جیمین از خواب بیدار شدم
جیمین: اوف بیدار شدی یه ساعت دارم صدات میکنم رسیدیم بلند شو
ا/ت: اوم اوکی بلند شدم
بلند شدم اومدم پایین
ا/ت: جیمین بقیه هستن
جیمین: آره بیا بریم
دور و بر رو نگاه کردم
وای حیاطش خیلی بزرگ و خوشگل بود یه استخر بزرگ داشت که دلم میخواست همین الان بپرم توش چند تا ماشین خارجی و مدل جدید هم اونجا بود
رفتیم تو از بیرون معمولی بنظر میومد ولی داخلش خیلی بزرگ بود
دنبال جیمین رفتم
رفتیم حال خونه خیلی حالش بزرگ بود و خیلی خوشگل
اعضای بی تی اس روی مبل نشسته بودن و پا گوشی هاشون بودن و رو مبل ها لم داده بودن...
ادامه تو پارت بعد....
۹۵۲
۱۳ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.