پارت بیست و سوم
(هانول)
(مشغول کارام بودم که ریوجین جونگ سو داشتن با هم حرفای رمانتیک میگفتن اینا دیگه شورشودر آوردن )
هانول:..میشه حرفای عاشقانتون هروقت تنها شدید میتونید بهم بگید
جونگ سو:..اصلا نمیتونم دلم میخواد هروقت بهش حرفای عاشقانه بزنم
(ریوجین هی داشت عشوه میاورد)
هانول:..هی بسه دیگه حالم بهم خورد این دیگه چیه
جونگ سو:.چیه حسودیت شد
هانول:..کی من حسود به رابطه شما اصلا به من نمیاد
جونگ سو:..خو چطوره بری توی رابطه بعد مارو درک میکنی
هانول:..پیدا شدن اون آدمی من میخوام برم باهاش تو رابطه سخته
جونگ سو:..من میدونم یه روز پیداش میکنی
هانول:.منظورت
جونگ سو:..هیچی ولش کن …خو منو ریوجین میخواهیم بریم رستوران تو هم میایی
هانول:..نه من مزاحم حرفای عاشقانتون نشم
ریوجین:..این چه حرفیه هانول…بیا باهامون دیگه
هانول:..خو بزار فکر کنم ……هممممممممم….هااااااااااااا…..هومممممممم
جونگ سو:..این چه مدل فکر کردنه هم …هااا ..هومممم…
هانول::..باشه بریم
جونگ سو:..خوبه
هانول؛..بازم همون رستوران اومدیم
جونگ سو:..اره تو هم دیگه خوشت اومد اینجا یادته
هانول:..اره فضاش خیلی خوبه بریم
(نشستیم منم چند تا غذا واسه خودم سفارش دادم
اونا هم همینطور چند تا نوشیدنی سفارش دادن )
هانول:..جونگ سو من به الکل حساسیت دارم میدونی..
جونگ سو:.مگه میشه ندونم این لیوان واسه تو نیس واسه سو بینه
هانول:..چی سو بین
جونگ سو:..هان اومدش …خوش اومدی آقای معروف
سو بین؛..سلام
ریو جین:..سلام
(منم با ابروهای بالا داشتم به جونگ سو نگاه میکردم که این اینجا چیکار داره بعد رومو کردم به سو بین)
هانول:..سلام نمیدونستم شما هم میایید
(صندلی کنارم عقب کشید نشست )
سو بین:..منم حوصله ام سر رفته بود که جونگ سو گفت بیا اینجا راستش منم اینجا راحتم
هانول:..هان
(غذامو با یه بدبختی خوردم اونا هم داشتن
نوشیدنی هاشونو میخوردن چند تا دیگه سفارش دادن جونگ سو و سوبین واسه خودشون سفارش دادن)
هانول:..جونگ سو میشه زیادی روی نکنی
جونگ سو:..هی هانول حالا گیر نده میخوام بخورم
(آروم بهش گفتم کوفت بخوری )
جونگ سو:..چی
هانول:..هیچی بخور نوش جونت بخور هر چقدر دلت میخواد بخور تا تهش بخور
(سوبین خندید)
هانول:..خو من برم دستمامو بشورم بیام
(پاشدم رفتم سرویس بهداشتی )
(دستامو شستم میخواستم برم بالا که خوردم به یکی )
سو بین:..کوری جلوتو نگاه کن …یادت نیس اولین برخوردمون که قهوه ریخت رو همچین حرفی بهم زدی
(اول با تعجب داشتم نگاش میکردم فهمیدم قضیه چی بود اونی که بهش خوردم سو بین بود یهو زدم زیر خنده)
هانول:..اون تو بودی
سو بین:..اره اولین دیدار من با تو اونجا بود سرت هم پایین بود فکر کنم منو ندیدی تو اولین بار منو کجا دیدی
هانول:..وایستا…اهان اونجا که در کوبوندی اومدی تو «مین یانگ کجاااااست»اداشو در اوردم
(خندید)
سو بین:..تو هم بلدی ادا خوب در بیاری
هانول:..اوهوم …راستی سمت چپ سرویس بهداشتی ماله مرداس اشتباه اومدی
(میخواستم برم که دستمو گرفت منو کشید سمت خودش اومد جلو منم میرفتم عقب خوردم به دیوار دستشو گذاشت به دیوار جوری که کلا تو بغلش بودم )
(مشغول کارام بودم که ریوجین جونگ سو داشتن با هم حرفای رمانتیک میگفتن اینا دیگه شورشودر آوردن )
هانول:..میشه حرفای عاشقانتون هروقت تنها شدید میتونید بهم بگید
جونگ سو:..اصلا نمیتونم دلم میخواد هروقت بهش حرفای عاشقانه بزنم
(ریوجین هی داشت عشوه میاورد)
هانول:..هی بسه دیگه حالم بهم خورد این دیگه چیه
جونگ سو:.چیه حسودیت شد
هانول:..کی من حسود به رابطه شما اصلا به من نمیاد
جونگ سو:..خو چطوره بری توی رابطه بعد مارو درک میکنی
هانول:..پیدا شدن اون آدمی من میخوام برم باهاش تو رابطه سخته
جونگ سو:..من میدونم یه روز پیداش میکنی
هانول:.منظورت
جونگ سو:..هیچی ولش کن …خو منو ریوجین میخواهیم بریم رستوران تو هم میایی
هانول:..نه من مزاحم حرفای عاشقانتون نشم
ریوجین:..این چه حرفیه هانول…بیا باهامون دیگه
هانول:..خو بزار فکر کنم ……هممممممممم….هااااااااااااا…..هومممممممم
جونگ سو:..این چه مدل فکر کردنه هم …هااا ..هومممم…
هانول::..باشه بریم
جونگ سو:..خوبه
هانول؛..بازم همون رستوران اومدیم
جونگ سو:..اره تو هم دیگه خوشت اومد اینجا یادته
هانول:..اره فضاش خیلی خوبه بریم
(نشستیم منم چند تا غذا واسه خودم سفارش دادم
اونا هم همینطور چند تا نوشیدنی سفارش دادن )
هانول:..جونگ سو من به الکل حساسیت دارم میدونی..
جونگ سو:.مگه میشه ندونم این لیوان واسه تو نیس واسه سو بینه
هانول:..چی سو بین
جونگ سو:..هان اومدش …خوش اومدی آقای معروف
سو بین؛..سلام
ریو جین:..سلام
(منم با ابروهای بالا داشتم به جونگ سو نگاه میکردم که این اینجا چیکار داره بعد رومو کردم به سو بین)
هانول:..سلام نمیدونستم شما هم میایید
(صندلی کنارم عقب کشید نشست )
سو بین:..منم حوصله ام سر رفته بود که جونگ سو گفت بیا اینجا راستش منم اینجا راحتم
هانول:..هان
(غذامو با یه بدبختی خوردم اونا هم داشتن
نوشیدنی هاشونو میخوردن چند تا دیگه سفارش دادن جونگ سو و سوبین واسه خودشون سفارش دادن)
هانول:..جونگ سو میشه زیادی روی نکنی
جونگ سو:..هی هانول حالا گیر نده میخوام بخورم
(آروم بهش گفتم کوفت بخوری )
جونگ سو:..چی
هانول:..هیچی بخور نوش جونت بخور هر چقدر دلت میخواد بخور تا تهش بخور
(سوبین خندید)
هانول:..خو من برم دستمامو بشورم بیام
(پاشدم رفتم سرویس بهداشتی )
(دستامو شستم میخواستم برم بالا که خوردم به یکی )
سو بین:..کوری جلوتو نگاه کن …یادت نیس اولین برخوردمون که قهوه ریخت رو همچین حرفی بهم زدی
(اول با تعجب داشتم نگاش میکردم فهمیدم قضیه چی بود اونی که بهش خوردم سو بین بود یهو زدم زیر خنده)
هانول:..اون تو بودی
سو بین:..اره اولین دیدار من با تو اونجا بود سرت هم پایین بود فکر کنم منو ندیدی تو اولین بار منو کجا دیدی
هانول:..وایستا…اهان اونجا که در کوبوندی اومدی تو «مین یانگ کجاااااست»اداشو در اوردم
(خندید)
سو بین:..تو هم بلدی ادا خوب در بیاری
هانول:..اوهوم …راستی سمت چپ سرویس بهداشتی ماله مرداس اشتباه اومدی
(میخواستم برم که دستمو گرفت منو کشید سمت خودش اومد جلو منم میرفتم عقب خوردم به دیوار دستشو گذاشت به دیوار جوری که کلا تو بغلش بودم )
۶۷۸
۱۲ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.