𝑷𝒂𝒓𝒕 17 ادامه
+(دیگه زیادی فک میزد...سریع دستشو کشیدم و هلش دادم روی زمین و پخش زمین شد شروع کردم به توف کردن تو صورتش 🤌🏻🗿✨)
+ببین خانم با فهم اون کسی که دوست نداره تویی...اون کسی که عشق بین تون رو بهم میریزه خودتی!...(و سریع خواستم از دستشویی برم بیرون درو باز کردم و یهو جلوم کسی رو دیدم سرم به جایی نرم خورد...سریع رفتم عقب ببینم کیه؟
اون جیمین بود همین که جه هوا رو دید اخمی کرد...جه هوا همین که جیمینو دید کولی بازی دراورد🗿🤌🏻
/ اییییی پااام درد میکنههه
+ :|...(زیباست...)
_ :| خدا شفاش بده (آروم گف)
+(خنده ای کردم)...ارهه(عه وا...خاک تو سرم چی گفتم!...جیمین با لبخند بهم نگاه کرد بعد یهو خودشو جمع کرد...
_(اخرین باری که خنده اش رو دیدم یک ماه پیش بود...چه زود گذشت!سه ماه گذشته از آشنا شدنمون باهم...دلم برای خنده هاش تنگ شده بود...لبخندی زدم و بعد از افکارم بیرون اومدم و خودمو جمع و جور کردم
مدرسه تموم شد و به سمت خونه حرکت کردم تو راه دلم دردش خیلی شدید شد برای همین چند دقیقه وایسادم که بهتر بشه صدای آشنایی به گوشم میخورد...
_نمی خوام ببینمت (باداد)
/آخه...
_حرفی نمیخوام بشنوم(باداد)
چرخیدم ببینم چه خبره...جه هوا و جیمین با هم دعوا میکردن...چرا؟...زیاد اهمیت ندادم دل دردم هنوز خوب نشده بود...
+ببین خانم با فهم اون کسی که دوست نداره تویی...اون کسی که عشق بین تون رو بهم میریزه خودتی!...(و سریع خواستم از دستشویی برم بیرون درو باز کردم و یهو جلوم کسی رو دیدم سرم به جایی نرم خورد...سریع رفتم عقب ببینم کیه؟
اون جیمین بود همین که جه هوا رو دید اخمی کرد...جه هوا همین که جیمینو دید کولی بازی دراورد🗿🤌🏻
/ اییییی پااام درد میکنههه
+ :|...(زیباست...)
_ :| خدا شفاش بده (آروم گف)
+(خنده ای کردم)...ارهه(عه وا...خاک تو سرم چی گفتم!...جیمین با لبخند بهم نگاه کرد بعد یهو خودشو جمع کرد...
_(اخرین باری که خنده اش رو دیدم یک ماه پیش بود...چه زود گذشت!سه ماه گذشته از آشنا شدنمون باهم...دلم برای خنده هاش تنگ شده بود...لبخندی زدم و بعد از افکارم بیرون اومدم و خودمو جمع و جور کردم
مدرسه تموم شد و به سمت خونه حرکت کردم تو راه دلم دردش خیلی شدید شد برای همین چند دقیقه وایسادم که بهتر بشه صدای آشنایی به گوشم میخورد...
_نمی خوام ببینمت (باداد)
/آخه...
_حرفی نمیخوام بشنوم(باداد)
چرخیدم ببینم چه خبره...جه هوا و جیمین با هم دعوا میکردن...چرا؟...زیاد اهمیت ندادم دل دردم هنوز خوب نشده بود...
۹.۳k
۰۸ مهر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.