p۱
p۱
-از پنجره کلاس داشتم بیرون و نگاه میکردم
که یهو دستی اومد رو شونم سریع سرمو
چرخوندم با دیدن صورت شخص لبخنده زدم
:هی چه سکته کردم چه خبرته (خنده *)
+اولن کسی به جز من مگه انقد باهات
صمیمی هست ک دستشو بزاره رو شونت
دومن من بچه نیستممم ( خنده*)
+برنامت چیه امروز ؟!..
-برنامه خاصی ندارم چطور؟!..
+هیچی ( خنده*))
-یااااا اون خنده مرموز چیههه ..
+هیچییی میخوام امشب برم بار میای؟..
(تا یه چند تا پارت اول شرط خاصی نداره ✨.. )
-از پنجره کلاس داشتم بیرون و نگاه میکردم
که یهو دستی اومد رو شونم سریع سرمو
چرخوندم با دیدن صورت شخص لبخنده زدم
:هی چه سکته کردم چه خبرته (خنده *)
+اولن کسی به جز من مگه انقد باهات
صمیمی هست ک دستشو بزاره رو شونت
دومن من بچه نیستممم ( خنده*)
+برنامت چیه امروز ؟!..
-برنامه خاصی ندارم چطور؟!..
+هیچی ( خنده*))
-یااااا اون خنده مرموز چیههه ..
+هیچییی میخوام امشب برم بار میای؟..
(تا یه چند تا پارت اول شرط خاصی نداره ✨.. )
۱.۰k
۲۲ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.