سناریو
وقتیجلویخانوادشونمسخرهشونمیکنیم
متیو:عادت کرده به این کرم درونت پس هیچی بهت نمیگه
َ
َ
َ
َ
تئودور:خودشم تورو مسخره میکنه کجای کاری داداچ؟
َ
َ
َ
َ
دراکو:بهت میخنده،وقتی مامان باباش با تعجب نگاهتون میکنن براشون توضیح میده
َ
َ
َ
َ
لورنزو/ریگولوس:میخنده و چیزی بهت نمیگه(خدایاااااا کمیود ایده تا توی حلقوممه)
َ
َ
َ
َ
تام:اهم اهم....کسی با تام از خانواده حرف نزنه،الهی...🥺💔
متیو:عادت کرده به این کرم درونت پس هیچی بهت نمیگه
َ
َ
َ
َ
تئودور:خودشم تورو مسخره میکنه کجای کاری داداچ؟
َ
َ
َ
َ
دراکو:بهت میخنده،وقتی مامان باباش با تعجب نگاهتون میکنن براشون توضیح میده
َ
َ
َ
َ
لورنزو/ریگولوس:میخنده و چیزی بهت نمیگه(خدایاااااا کمیود ایده تا توی حلقوممه)
َ
َ
َ
َ
تام:اهم اهم....کسی با تام از خانواده حرف نزنه،الهی...🥺💔
۲۸۰
۳۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.