فیک طلسم شده قسمت ۵۸
جون کوک به سرعت جت رفت و رسید به فرودگاه گوتل داشت سواره هواپیما میشد
جون کوک جلوش ایستاد گفت تو آشغال ترین خاله ای دنیایی و صندوق چوبی رو ازش گرفت و تفنگ زد به دستش و خاله گوتل نشست روی زمین و تمام نفرین هایی که کرده بود داشت توی سرش پخش میشد
و نابود شد جون کوک داشت میرفت صندوق رو دستی کشید درشو باز کرد دید قلب جسیکا است بغضش گرفت
یه سایه ایئ رد شد
جون کوک داد زد کی اونجاست با تفنگ رفت جلو وگفت اگه نیایی بیرون شلیک میکنم
دید یه دختره عه با پیراهن قهو اییی و توی دستش گل رزعه گفت سلام خوبی با من دوست میشی اسمم السا چنسی عه
خوشبختم
جون کوک یکمی خوشحال شد و دست گفت منم جون کوک هستم خوشبختم لیدی زیبا
السا خندید از اون مدل شیطانی
جون کوک جلوش ایستاد گفت تو آشغال ترین خاله ای دنیایی و صندوق چوبی رو ازش گرفت و تفنگ زد به دستش و خاله گوتل نشست روی زمین و تمام نفرین هایی که کرده بود داشت توی سرش پخش میشد
و نابود شد جون کوک داشت میرفت صندوق رو دستی کشید درشو باز کرد دید قلب جسیکا است بغضش گرفت
یه سایه ایئ رد شد
جون کوک داد زد کی اونجاست با تفنگ رفت جلو وگفت اگه نیایی بیرون شلیک میکنم
دید یه دختره عه با پیراهن قهو اییی و توی دستش گل رزعه گفت سلام خوبی با من دوست میشی اسمم السا چنسی عه
خوشبختم
جون کوک یکمی خوشحال شد و دست گفت منم جون کوک هستم خوشبختم لیدی زیبا
السا خندید از اون مدل شیطانی
۷.۸k
۱۲ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.