پارت ۵
پارت ۵
صبح روز بعد از زبان یونا :
از خواب بیدار شدم احساس کردم دارم خفه میشم که دیدم جونکوک محکم بغلم کرده سعی کردم از بغلش در بیام ولی نمیتونستم یهو دستشو محکم تر کرد
+کجا میخوای فرار کنی بیبی بمون تو بغلم
_شل تر کن دستتو آخخخخ خفه شدم
دستشو یکم شل کرد سرمو گذاشتم رو سینه عضلانیش و با ناخونام بازوشو که کلی تتو روش بود رو نوازش میکردم
+هیچوقت معنی تتو هاتو نفهمیدم
+کوچولوی خنگ من
_هی من خنگ نیستم
+تو اینقدر خنگی که هیچوقت با اینکه بیشتر وقتا لختم پیشت نفهمیدی اسمتو رو بدنم تتو زدم
سرمو بلند کردم از رو سینش
_ کو کجا
دستاشو به هم گره کرد و برد پشت سرش
+خودت پیداش کن اونوقت بهت قول میدم یه جایزه خوب بهت بدم
_اخه تو اینقدر تتو رو بدنت داری من چجوری پیداش کنم ایششش
با چشمام بدنشو آنالیز کردم بعد چند دقیقه چشمام به سمت چپ سینش خورد چشامو ریز کردم و با دقت بهش نگاه کردم اره اون راس میگفت اون ..اون اسم من بود
+پیداش کردی
_اوهوم اینجا روی قلبت زود باش جایزه منو بده دیگه
+(خنده)باشه باشه میدم چقدر عجولی تو بیبی اول یه بوس بهم نمیدی
_ناح(کیوت)
یهو روم خیمه زد و لبامو محکم داخل دهنش فرو برد و مکید چند دقیقه بعد ازم جدا شد
+این کیوت بازی ها رو در نیار وگرنه توسط جئون جونکوک بلعیده میشی درسته (خنده)
_عر عر عر چقدر که خندیدم پاشو از روم دیگه جناب دیو
+من دیوم ؟
_بسکه گنده ای دست دیو هم ازپشت بستیدی
+تو هم بسکه خوشکلی دست دلبرو از پشت بستیدی
موهامو داد پشت گوشم و گفت
+اگه من دیوم پس تو هم دلبری هوم؟ فیلم یا انیمیشن دیو و دلبرو قطعا همه تو بچگی نگاه کردن میگن بر اساس واقعیت نوشته شده بیبی حالا شده داستان منو تو
_باشه حالا پاشو از روم
از روم بلند شد منم رفتم صورتمو شستم و موهامو شونه زدم و لباسمو عوض کردم و بدون توجه به اون رفتم پایین نشستم سر میز صبحونه و منتظرش موندم تا بیاد بعد شروع کنیم...
صبح روز بعد از زبان یونا :
از خواب بیدار شدم احساس کردم دارم خفه میشم که دیدم جونکوک محکم بغلم کرده سعی کردم از بغلش در بیام ولی نمیتونستم یهو دستشو محکم تر کرد
+کجا میخوای فرار کنی بیبی بمون تو بغلم
_شل تر کن دستتو آخخخخ خفه شدم
دستشو یکم شل کرد سرمو گذاشتم رو سینه عضلانیش و با ناخونام بازوشو که کلی تتو روش بود رو نوازش میکردم
+هیچوقت معنی تتو هاتو نفهمیدم
+کوچولوی خنگ من
_هی من خنگ نیستم
+تو اینقدر خنگی که هیچوقت با اینکه بیشتر وقتا لختم پیشت نفهمیدی اسمتو رو بدنم تتو زدم
سرمو بلند کردم از رو سینش
_ کو کجا
دستاشو به هم گره کرد و برد پشت سرش
+خودت پیداش کن اونوقت بهت قول میدم یه جایزه خوب بهت بدم
_اخه تو اینقدر تتو رو بدنت داری من چجوری پیداش کنم ایششش
با چشمام بدنشو آنالیز کردم بعد چند دقیقه چشمام به سمت چپ سینش خورد چشامو ریز کردم و با دقت بهش نگاه کردم اره اون راس میگفت اون ..اون اسم من بود
+پیداش کردی
_اوهوم اینجا روی قلبت زود باش جایزه منو بده دیگه
+(خنده)باشه باشه میدم چقدر عجولی تو بیبی اول یه بوس بهم نمیدی
_ناح(کیوت)
یهو روم خیمه زد و لبامو محکم داخل دهنش فرو برد و مکید چند دقیقه بعد ازم جدا شد
+این کیوت بازی ها رو در نیار وگرنه توسط جئون جونکوک بلعیده میشی درسته (خنده)
_عر عر عر چقدر که خندیدم پاشو از روم دیگه جناب دیو
+من دیوم ؟
_بسکه گنده ای دست دیو هم ازپشت بستیدی
+تو هم بسکه خوشکلی دست دلبرو از پشت بستیدی
موهامو داد پشت گوشم و گفت
+اگه من دیوم پس تو هم دلبری هوم؟ فیلم یا انیمیشن دیو و دلبرو قطعا همه تو بچگی نگاه کردن میگن بر اساس واقعیت نوشته شده بیبی حالا شده داستان منو تو
_باشه حالا پاشو از روم
از روم بلند شد منم رفتم صورتمو شستم و موهامو شونه زدم و لباسمو عوض کردم و بدون توجه به اون رفتم پایین نشستم سر میز صبحونه و منتظرش موندم تا بیاد بعد شروع کنیم...
۲۲.۴k
۲۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.