proud love پارت16
فردا
از خواب بلند شدم لباسمو عوض کردم داشتم موهامو درست میکردم ک جیسو اومد تو اتاق
جیسو. هانا خودتتییی واقعااا
هانا. ن پس عمتم
همو بغل کردیم
جیسو. چقدررر تغیییررر کردیییی خیلییی بزرگتر شدیییی خوشگل شدییی واییی
هانا. توهممم همینطوررررر
نشستیم باهم صحبت کردیم همه چیزو گفته حتی رابطش با شوگارو منم همچیو تا ب اینجا رسیدمو تعریف کردم تعجب کرده بود
هانا. براتتت خیلیی خوشحالم جیسووو حتما با شوگا خوشبخت میشی
جیسو. ممنونمم
رفتم پایین سر میز همه بودن
هانا. بهتره زودتر افرادو اماده کنیم
ته. بنظرتون زود نیست
هانا. دیرم هست اگه میخواین اون محموله رو بدست بیاریم باید زودتر از اینا شروع کنیم 😏و بهتره ک تمام افراد زیر نظر سهو باشن اینطوری بهتره
جیمین. الان منظورتون اینه افرادای ما خوب نیستم
هانا. من اینو نگفتم شبیه بهشو گفتم ی لبخند زدم😊
درست مثل خودش وقتی منو گرفته بود همین حرفو بهم زد
ویو ب قبل
سر میز نشسته بودیم همه بودن ک جیمین گفت
جیمین. ی دختر باید پیدا کنیم ک ب دردمون بیاد
هانا. الان منظورت اینه من بدم
جیمین. نونو من اینو نگفتم شبیه ب حرفت گفتم نیش خند زد حرصم گرفت بلند شدم رفتم بالا
پایان ویو
حرصش گرفت بلند شد کوبید رو میز
جیمین. این درست نیست اگه اینجایید پس باید کارارو جوری ک من میگم باشه
هانا. هنوزم همونطوری خود خواهی یکم ب بقیه نگا کن خیلی دوست داری من معاملرو ب هم میزنم خودت حلش بکنی
رفتم بالا
شوگا. هه الحق ک حرف درستی زد
جیمین. تو طرف منیی یا اون ها
شوگا. معلومه طرف هانام تو ی ادممیی هستی ک نمیشه بهت اعتماد کرددد از وقتییی جای پدرتو گرفتییی تغییر کردییی حتی من ک برادرتمووو فراموشش کردییی من چی جیمین تاحالا ازم پرسیدی دردت چیه عاشق شدی چی میخوای من بچگیمو بدون کسی گذروندم فقط دلم خوش بود حداقل ی برادر دارم اونم ک اهمیت نمیده بهم چقدر دیگه باید صبر کنم تا کارات تموم بشه بتونم بهت بگم لعنتی من جیسو میخوام کی کارات تموم میشه بگم من برادرمو میخواممم من برادرمو قبل اینکه ب این مقام برسه میخوام تو فقط فکر خودتییی توجهی نمیکنی ب دورورت ک کی وجود داره کی دوست داره هانا حق داشت تغییر کنه با تمام بلاهایی ک سرش اوردی تو ی خود خواه بیش نیستی ک همرو ناراحت میکنه
جیمین. من فقططط میخوام همه در امان باشن اگه من تمام روزامو صرف جمع کردن این باند نمیشد همممون مرده بودیم میفهمیی من میخوام ازت محافظت کنم اینارو نمیبینی
شوگا. من محافظت لازم ندارم ما خون اشام بودیم از پس خودمون بر میام من فقط برادرمو میخواستم من میرم جیمین تورو با این افرادت تنها میزارم میرمو با کسی ک دوستش دارم ازدواج میکنمو زندگیمو میسازم
از خواب بلند شدم لباسمو عوض کردم داشتم موهامو درست میکردم ک جیسو اومد تو اتاق
جیسو. هانا خودتتییی واقعااا
هانا. ن پس عمتم
همو بغل کردیم
جیسو. چقدررر تغیییررر کردیییی خیلییی بزرگتر شدیییی خوشگل شدییی واییی
هانا. توهممم همینطوررررر
نشستیم باهم صحبت کردیم همه چیزو گفته حتی رابطش با شوگارو منم همچیو تا ب اینجا رسیدمو تعریف کردم تعجب کرده بود
هانا. براتتت خیلیی خوشحالم جیسووو حتما با شوگا خوشبخت میشی
جیسو. ممنونمم
رفتم پایین سر میز همه بودن
هانا. بهتره زودتر افرادو اماده کنیم
ته. بنظرتون زود نیست
هانا. دیرم هست اگه میخواین اون محموله رو بدست بیاریم باید زودتر از اینا شروع کنیم 😏و بهتره ک تمام افراد زیر نظر سهو باشن اینطوری بهتره
جیمین. الان منظورتون اینه افرادای ما خوب نیستم
هانا. من اینو نگفتم شبیه بهشو گفتم ی لبخند زدم😊
درست مثل خودش وقتی منو گرفته بود همین حرفو بهم زد
ویو ب قبل
سر میز نشسته بودیم همه بودن ک جیمین گفت
جیمین. ی دختر باید پیدا کنیم ک ب دردمون بیاد
هانا. الان منظورت اینه من بدم
جیمین. نونو من اینو نگفتم شبیه ب حرفت گفتم نیش خند زد حرصم گرفت بلند شدم رفتم بالا
پایان ویو
حرصش گرفت بلند شد کوبید رو میز
جیمین. این درست نیست اگه اینجایید پس باید کارارو جوری ک من میگم باشه
هانا. هنوزم همونطوری خود خواهی یکم ب بقیه نگا کن خیلی دوست داری من معاملرو ب هم میزنم خودت حلش بکنی
رفتم بالا
شوگا. هه الحق ک حرف درستی زد
جیمین. تو طرف منیی یا اون ها
شوگا. معلومه طرف هانام تو ی ادممیی هستی ک نمیشه بهت اعتماد کرددد از وقتییی جای پدرتو گرفتییی تغییر کردییی حتی من ک برادرتمووو فراموشش کردییی من چی جیمین تاحالا ازم پرسیدی دردت چیه عاشق شدی چی میخوای من بچگیمو بدون کسی گذروندم فقط دلم خوش بود حداقل ی برادر دارم اونم ک اهمیت نمیده بهم چقدر دیگه باید صبر کنم تا کارات تموم بشه بتونم بهت بگم لعنتی من جیسو میخوام کی کارات تموم میشه بگم من برادرمو میخواممم من برادرمو قبل اینکه ب این مقام برسه میخوام تو فقط فکر خودتییی توجهی نمیکنی ب دورورت ک کی وجود داره کی دوست داره هانا حق داشت تغییر کنه با تمام بلاهایی ک سرش اوردی تو ی خود خواه بیش نیستی ک همرو ناراحت میکنه
جیمین. من فقططط میخوام همه در امان باشن اگه من تمام روزامو صرف جمع کردن این باند نمیشد همممون مرده بودیم میفهمیی من میخوام ازت محافظت کنم اینارو نمیبینی
شوگا. من محافظت لازم ندارم ما خون اشام بودیم از پس خودمون بر میام من فقط برادرمو میخواستم من میرم جیمین تورو با این افرادت تنها میزارم میرمو با کسی ک دوستش دارم ازدواج میکنمو زندگیمو میسازم
۲۸.۵k
۰۱ بهمن ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.