غریبه ی آشنا😊
غریبه ی آشنا😊
پارت ۶
دیانا: ارسلان خیلی بسر جذابی یه حسی بهش دارم
ارسلان: دیانا دیانا
دیانا : جا .....بله
ارسلان: چرا جواب نمیدی؟
دیانا: چی؟
ارسلان : ول کن
دیانا: باش
حالا من برم به کارام برسم
ارسلان: مچ دستشو گرفتم دیانا یادت رفته تو باید استراحت کنی!
دیانا: باش ارباب
ارسلان: گفتم منو ارباب صدا نکن ارسلان صدا کن
دیانا: می تونم برم خرید
ارسلان: باش
دیانا: پول ندارم
ارسلان: بیا این کارت منه
دیانا: میتونم با هستی برم
ارسلان: باش
دیانا : مرسی ارباب
ارسلان:😊
دیانا: ارباب میری بیرون من لباسامو بپوشم؟
چرا اینجوری نگاه میکنی؟
ارسلان: ارباب نه ارسلان نمیرم بیرون
چون خوشگلی
دیانا: (از یه طرف داشت حرسم میگرفت از یه ترف خوشحال) برو بیرون لباسامو بپوشممممم
ارسلان: باشه بابا من رفتم
دیانا: آفرین
آماده شدم رفتم پایین ارسلان یهو او مد جلوم
ارسلان : چقدر خوشگل شدی😁
دیانا: مرسی😊
رفتم هستی صداکردم
هستی بیا بریم بیرون
هستی: ارباب اجازه میده؟
دیانا : بیا بهت لباس بدم آرایشتم کنم
هستی: باش
دیانا:......
پارت ۶
دیانا: ارسلان خیلی بسر جذابی یه حسی بهش دارم
ارسلان: دیانا دیانا
دیانا : جا .....بله
ارسلان: چرا جواب نمیدی؟
دیانا: چی؟
ارسلان : ول کن
دیانا: باش
حالا من برم به کارام برسم
ارسلان: مچ دستشو گرفتم دیانا یادت رفته تو باید استراحت کنی!
دیانا: باش ارباب
ارسلان: گفتم منو ارباب صدا نکن ارسلان صدا کن
دیانا: می تونم برم خرید
ارسلان: باش
دیانا: پول ندارم
ارسلان: بیا این کارت منه
دیانا: میتونم با هستی برم
ارسلان: باش
دیانا : مرسی ارباب
ارسلان:😊
دیانا: ارباب میری بیرون من لباسامو بپوشم؟
چرا اینجوری نگاه میکنی؟
ارسلان: ارباب نه ارسلان نمیرم بیرون
چون خوشگلی
دیانا: (از یه طرف داشت حرسم میگرفت از یه ترف خوشحال) برو بیرون لباسامو بپوشممممم
ارسلان: باشه بابا من رفتم
دیانا: آفرین
آماده شدم رفتم پایین ارسلان یهو او مد جلوم
ارسلان : چقدر خوشگل شدی😁
دیانا: مرسی😊
رفتم هستی صداکردم
هستی بیا بریم بیرون
هستی: ارباب اجازه میده؟
دیانا : بیا بهت لباس بدم آرایشتم کنم
هستی: باش
دیانا:......
۱۱.۷k
۰۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.