وقتی ولت کرد پارت آخر

پنج ماه بعد
+امروز قرار بود بریم
بیبنم جنسیت بچه چیه
جینا انقد خوشحال بود که از شب خوابش نبرده بود
-بریم
+باشع
دکتر ژل مخصوص رو ریخت رو شکمم
د: خوبه هم حال مادر خوبه هم حال بچه
بچه دختر هستن
+واقعاً
-سللم تهیونگ
ته :سلام کوک خوبی
-گوشی رو بده به جینا
ته :باشع بچه چیه
-بزار به جینا بگم
ته : باشع
*سلام بابا
-,سلام قشنگ
*بابا جون بچه چیه
-دختر
* آخ جون
۴ ماه بعد
+قرار بود هفته بعد زایمان کنم
ولی
داشتم تلویزیون می دیدیم که
درد بدی زیر شکمم حس کردم جیغ بدی زدم
-چی شده ات خوبی
+نه کوک خوب نیستم بچه داره به دنیا میاد
-بردم مش بیمارستان
دو ساعت تو اتاق عمل بود جینا خواب بود تو بغل من خواب بود که دکتر از اتاق عمل اومد
جینا رو گذاشتم رو صندلی و رفتم
د:آقای جئون همسر شما حالشون خوبه
و بچه هم سالم به دنیا اومده
-مرسی ممنون
می تونم ببینمش
د:بله
-مرسی
د:خواهش
-جینا رو بغل کردم و بردم پیش ات
_ خوبی
+آره
۴سال
یجی ۴ سالش شده
و
جینا ۱۱ سالش
در آرمش کنار مادر پدرشون زندگی کردن





بد شد ولی ببخشید