پارت ۱۲
سوجین رفت داخل عمارت
از زبان جونگکوک
سوجین رفت تو عمارت ولی منظورش چی بود ای کاش میتونستم بفهمم که این هرزه راجب لونا من چی داره میگه دیگه از فکر و خیال درومدم به بادیگاردا اشاره دادم یعنی بریم کل مسیر تا عمارت تو فکر بودم وقتی رسیدیم خونه سریع رفتم سمت اتاق سوجین که ببینم چیزی پیدا میکنم که این حرفی که زده رو به من بفهمونه
ولی هیچی پیدا نکردم بیخیال شدم رفتم به کارام برسم
پرش زمانی به دو هفته بعد
از زبان سوجین
امروز همه مافیا ها به یه مهمونی دعوت بودن که اون مهمونی جونگکوک برگزار کرده بود
و قرار بود که امشب برم
پرش به موقعی که رفتن مهمونی
وقتی رسیدم رفتم داخل کلی آدم اونجا بود که همشون هم مافیا بود رفتم سر یه میز تنها نشستم منتظر بودم تا یونگ هی و می سان هم بیان این دوتا خواهر بودن و هر دو هم مافیا بودن
اون دوتا هم بالاخره اومدن و نشستیم داشتیم با هم حرف میزدیم تا صدای این برج زهر مار و شنیدم
جی هون:خانم ها خیلی خوشحالم از دیدنتون
سوجین:کاری داری
جی هون:نه میخوام با سه تا دختر جذاب و خوشگل صحبت کنم ایرادی داره
؟:ایرادی نداره ولی اگر بدنتو دوست داری پاشی بری بهتره
جی هون:چه ربطی به بدنم داره؟
؟:چون سیاه و کبود خواهی شد به دست من پس بلند شو برو
از زبان جونگکوک
سوجین رفت تو عمارت ولی منظورش چی بود ای کاش میتونستم بفهمم که این هرزه راجب لونا من چی داره میگه دیگه از فکر و خیال درومدم به بادیگاردا اشاره دادم یعنی بریم کل مسیر تا عمارت تو فکر بودم وقتی رسیدیم خونه سریع رفتم سمت اتاق سوجین که ببینم چیزی پیدا میکنم که این حرفی که زده رو به من بفهمونه
ولی هیچی پیدا نکردم بیخیال شدم رفتم به کارام برسم
پرش زمانی به دو هفته بعد
از زبان سوجین
امروز همه مافیا ها به یه مهمونی دعوت بودن که اون مهمونی جونگکوک برگزار کرده بود
و قرار بود که امشب برم
پرش به موقعی که رفتن مهمونی
وقتی رسیدم رفتم داخل کلی آدم اونجا بود که همشون هم مافیا بود رفتم سر یه میز تنها نشستم منتظر بودم تا یونگ هی و می سان هم بیان این دوتا خواهر بودن و هر دو هم مافیا بودن
اون دوتا هم بالاخره اومدن و نشستیم داشتیم با هم حرف میزدیم تا صدای این برج زهر مار و شنیدم
جی هون:خانم ها خیلی خوشحالم از دیدنتون
سوجین:کاری داری
جی هون:نه میخوام با سه تا دختر جذاب و خوشگل صحبت کنم ایرادی داره
؟:ایرادی نداره ولی اگر بدنتو دوست داری پاشی بری بهتره
جی هون:چه ربطی به بدنم داره؟
؟:چون سیاه و کبود خواهی شد به دست من پس بلند شو برو
۱.۴k
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.