part 20

part 20
طاها#
همه منتظر بودیم که بگه
ش. تخم مرغ نداریم😣😐
طـ. گا و نفهم اینجوری باید بگی سکته کردم گمشو برو با مبین بخر بیا😑😐
مـ. چرا من😐
طـ. گمشو برو چقد زر میزنی
اون دوتا رفتن منم موندم حواسم به دخترا باشه😐✌🏻😂 نشسته بودم رو مبل که یه صدایی از تو حیاط اومد
نـ. طاها چی بود؟ 😢
ط. حتما گربس
که یه سایه دیدم
ر. وایییییی دزد😱 بعد هم دیگرو بغل کردن
ط. من برم ببینم چیه که نازی گف
ن. وایسا دوید رف تو اشپزخونه با یه ماهیتابه اومد
ط. این چیه😐
ن.برو ببین کیه چقد حرف میزنی
با ماهیتابه تو.دستم رفتم تو حیاط وایی دو نفر بودن 😐😱
رفتم جلو اونا پشتشون به من بود با ماهیتابه زدم تو سر یکیشون که اون یکی داد زد مبین
ط.هان😐
شـ اسکل زدی کشتیش 😢😐
ط.گاو اینجا چی میخواین 😐
ش.مبین گف سوییچ ماشینو تو حیاط جا گذاشته داشتیم دنبال اون میگشتیم که زدی کشتیش
با صدای ما دخترا اومدن بیرون نازی تا مبینو دید غش کرد😐
ش. بیا بلندش کنیم فریال برودر ماشینو وا کن
منو شکیب مبینو بلند کردیم بعد من رفتم نازیو بلند کردم
بردمش تو خونه رها گف من پیشش میمونم بهوش اومد ماهم میایم فریالم گف منم میمونم
من رفتم سوار ماشین شدم با شکیب راه افتادیم سمت بیمارستان😐✌🏻