فیک پارت 1 وقتی حامله شدی ولی ....
لونا دختر ایرانی که بخاطر شانسش توسط پدربزرگ یکی از آیدل کره جنوبی نامزد شد برای اون آیدل و....
بقیش ادامه.....⬇️
صبح روز تولد ۱۸ سالگی لونا لونا رو بردن کره
روز اول:) پدربزرگ اقای جئون: لونا دخترم دو روز استراحت کن بعدش باید ازدواج کنی
لونا: من کجا برم اخه کره رو بلد نیستم
پدربزرگ: برو این آدرسی که میگم.............******** من به راننده ام میگم برسونتت
لونا" چشم بابا بزرگ
راننده تاکسی: رسیدم خانم پیاده شین
لونا پیاده شد ولی استايلش مزخرف سبيل ها رد حد قاجار
لونا: چقد این چَمدونم چقدر سنگینه رمز در رو زد وارد خونه شد
لونا: جیغغغغغغغغغغغغع
هفتا پسر کراش دید که تازه از حموم بیرون اومده بودن وای سیکس پکاشون
لونا از هوش رفت
پسرا گروه بی تی اس بود
جئون جونگ کوک: وای چقد زشته
تهیونگ: اره
جیمین: کیوته
شوگا: این کدوم خره
جیهوپ: درست حرف بزنید
نامجون: چرا بیهوش شده
در همون لحظه گوشی تهیونگ زنگ خورد
بابابزرگ: پسرم نامزدتو دیدی
تهیونگ: نامزد من کی نامزد کردم که خبر ندارم
پسرا بهش خوش‌آمد گفتن ولی برای کنسرت رفتن لاس وگاس
لونا: برم بیرون ببینم چخبره
چشمش به آرایش گاه افتاد
رفت اونجا دید واسه صاحب آرایشگا قلدری میکنن
لونا که بُکس کار بود همشونو زد با صاحب آرایشگاه دوست شد
صاحب آرایشگاه : اسم من سوکیونگه
لونا: خوشبختم منم لونا
سوگکیونگ: تو منو نجات دادی میشه دوست من شی
لونا: باشه اخه منم اینجا تنهام
سوگکیونگ: لونا چرا انقد به خودت نمیرسی پشمات خیلی تو چشمه
لونا: اشکال نداره
سوگکیونگ دست لونا رو کشید برد داخل
لونا: جیغغغغغغغغغغغغع ولم کن
سوگکیونگ: باید خوشگلت کنم خیلی کار دارم باید زود دست به کار شم
سوگکیونگ هرکاری کرد از پشم زنی تا چتری کردن موهای لونا
سوگکیونگ: چقد موهات بلنده لونا
لونا: اوم
سوگکیونگ: لونا باید خودتو تو آینه ببینی
لونا: واییی این کیه تو آینه پشمام واقعا خودمم
یه هفتشو تو آرایش گاه گذروند ....
اعضا اومدن فقط جی کی و تهیونگ
در باز شد لونا داشت آب میخورد دوتاشون محو لونا شده بودن
تهیونگ: ببخشید شما
لونا: نامزدت زشتت
جی کی: وای چقد تغییر کردی
شب شد تهیونگ مست شد
تهیونگ: وای هه بین تویی
لونا: هه بین کدوم خره
جی کی: عشق اول تهیونگ
لونا تهیونگ رو برد اتاقش ولی تهیونگ دست لونا رو کشید برد تو تختش لونا هم از خداش بود لب لونا رو بوسید شبو با لونا گذروند
اونا رفتن دوباره وگاس پیش اعضا ولی لونا همش حالت تهوع داشت
لونا: چرا اینطوری شدم مریض شدم از پریودیم میگذره نکنه حامله شده باشم
لونا: برم تست بگیرم خدانکنه اینطور باشه لطفا خدا
لونا: .....خندید بعد از هوش رفت
بقیش ادامه.....⬇️
صبح روز تولد ۱۸ سالگی لونا لونا رو بردن کره
روز اول:) پدربزرگ اقای جئون: لونا دخترم دو روز استراحت کن بعدش باید ازدواج کنی
لونا: من کجا برم اخه کره رو بلد نیستم
پدربزرگ: برو این آدرسی که میگم.............******** من به راننده ام میگم برسونتت
لونا" چشم بابا بزرگ
راننده تاکسی: رسیدم خانم پیاده شین
لونا پیاده شد ولی استايلش مزخرف سبيل ها رد حد قاجار
لونا: چقد این چَمدونم چقدر سنگینه رمز در رو زد وارد خونه شد
لونا: جیغغغغغغغغغغغغع
هفتا پسر کراش دید که تازه از حموم بیرون اومده بودن وای سیکس پکاشون
لونا از هوش رفت
پسرا گروه بی تی اس بود
جئون جونگ کوک: وای چقد زشته
تهیونگ: اره
جیمین: کیوته
شوگا: این کدوم خره
جیهوپ: درست حرف بزنید
نامجون: چرا بیهوش شده
در همون لحظه گوشی تهیونگ زنگ خورد
بابابزرگ: پسرم نامزدتو دیدی
تهیونگ: نامزد من کی نامزد کردم که خبر ندارم
پسرا بهش خوش‌آمد گفتن ولی برای کنسرت رفتن لاس وگاس
لونا: برم بیرون ببینم چخبره
چشمش به آرایش گاه افتاد
رفت اونجا دید واسه صاحب آرایشگا قلدری میکنن
لونا که بُکس کار بود همشونو زد با صاحب آرایشگاه دوست شد
صاحب آرایشگاه : اسم من سوکیونگه
لونا: خوشبختم منم لونا
سوگکیونگ: تو منو نجات دادی میشه دوست من شی
لونا: باشه اخه منم اینجا تنهام
سوگکیونگ: لونا چرا انقد به خودت نمیرسی پشمات خیلی تو چشمه
لونا: اشکال نداره
سوگکیونگ دست لونا رو کشید برد داخل
لونا: جیغغغغغغغغغغغغع ولم کن
سوگکیونگ: باید خوشگلت کنم خیلی کار دارم باید زود دست به کار شم
سوگکیونگ هرکاری کرد از پشم زنی تا چتری کردن موهای لونا
سوگکیونگ: چقد موهات بلنده لونا
لونا: اوم
سوگکیونگ: لونا باید خودتو تو آینه ببینی
لونا: واییی این کیه تو آینه پشمام واقعا خودمم
یه هفتشو تو آرایش گاه گذروند ....
اعضا اومدن فقط جی کی و تهیونگ
در باز شد لونا داشت آب میخورد دوتاشون محو لونا شده بودن
تهیونگ: ببخشید شما
لونا: نامزدت زشتت
جی کی: وای چقد تغییر کردی
شب شد تهیونگ مست شد
تهیونگ: وای هه بین تویی
لونا: هه بین کدوم خره
جی کی: عشق اول تهیونگ
لونا تهیونگ رو برد اتاقش ولی تهیونگ دست لونا رو کشید برد تو تختش لونا هم از خداش بود لب لونا رو بوسید شبو با لونا گذروند
اونا رفتن دوباره وگاس پیش اعضا ولی لونا همش حالت تهوع داشت
لونا: چرا اینطوری شدم مریض شدم از پریودیم میگذره نکنه حامله شده باشم
لونا: برم تست بگیرم خدانکنه اینطور باشه لطفا خدا
لونا: .....خندید بعد از هوش رفت
۹.۹k
۱۰ دی ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.