وقتی عاشق پسر عموت شدی part 37
وقتی عاشق پسر عموت شدی part 37
part 37
صبح
صبح از خواب پاشودم رفتم کاری لازم رو کردم اومدم بیرون روتین پوستی انجام دادم موهامو شونه کردم رفتم پایین
+صبح بخیر
م.ل: صبح توهم بخیر
م.ل: بیا صبونه بخور
رفتم سر میز نشستم
+مامان بقیه کجان
م.ل: بابات که رفته سرکار دادشت هم خوابه
+اوک
صبونمو خوردم رفتم رو مبل دراز کشیدم که یهو یه فکری اومد تو سرم که کوک رو از خواب بیدار کنم سریع رفتم تو اشپزخونه پاچ اب رو پر کردم سریع رفتم تو اتاق کوک دیدم خواب رفتم بالای سرش یهو همه رو ریختم روش
=یاااا حضرت نامجون
+*افتاده زمین داره جر میخوره
=به چی میخندی
+*خنده
=یاا صبر کن الان میگیرمت
+یاا الفراا
کوک افتاد دنبالم
=صبر کن بچه
همیجوری داشتیم میدوییدیم که یهو کوک منو گرفتم داشت قل قلکم میداد
=که روی من اب میریزی
+*خنده
=اهان
+خنده گوه خوردم ترو خدا بست کن *
=اوک
+اوففف
م.ل: شما دوتا کی میخواین ادم شین
=+وقت گلنی
م.ل: دوتاتون گمشید
=+باشه
کوک رفت صبحونه بخوره منم رفتم رو مبل نشستم که ته پیام داد
_سلام
+سلام ته
_میشه همو بینیم
+اوک
_خوبه ساعت 5 میام دنبالت
+اوک
_بای عشقم
+بای خرس عسلی
_*خنده
بعد از اینکه با ته حرف زدم کوشیو گذاشتم کنار کنترول رو برداشتم شبکه ها رو هی عوض میکردم که به فیلم مورد علاقم زیبای حقیقی(فیلم مورد علاقه خودمههههه)
قشنگه تو محو فیلم بودم که
=چی کراشت تو این فیلمه
+یااا ترسیدم نه بابا اره اصلا هست به تو چه
=باشه بابت پاچه نگیر
=مامان
م.ل: بله پسرم
=من دارم میرم بیرون
م.ل: اوک پسرم برو
=باشه خداحافظ
م.ل: خداحافظ
کوک از خونه رفت بیرون
+عهه بیعشور..........(قابل پخش نیست)
+اصلا ولش بشینم ادامه فیلم رو ببینم
اخرای فیلم بود که ساعت گوشیمو دیدم ساعت 4:05 یااا سریع رفتم تو اتاقم رفتم یه دوش 5 مینی گرفتم اومدم بیرون موهامو خشک کردم یه لباس برداشتم پوشیدم یکم آرایش کردم رفتم بیرون
م.ل: کحا دخترم
+با دوستام بیرون
م.ل: باشه خوش بگذره
+اوک بای
م.ل: بای
سریع رفتم پایین دیدم ته به ماشین ته کیه داد سرش تو گوشیه
+سلام
_سلام قشنگم چطوری
+خوبم
_بیا سوار ماشین شیم
+اوک
سوار ماشین شودیم بعد چند مین سیدیم به یه کافه از ماشین پیاده شدیم
part 37
صبح
صبح از خواب پاشودم رفتم کاری لازم رو کردم اومدم بیرون روتین پوستی انجام دادم موهامو شونه کردم رفتم پایین
+صبح بخیر
م.ل: صبح توهم بخیر
م.ل: بیا صبونه بخور
رفتم سر میز نشستم
+مامان بقیه کجان
م.ل: بابات که رفته سرکار دادشت هم خوابه
+اوک
صبونمو خوردم رفتم رو مبل دراز کشیدم که یهو یه فکری اومد تو سرم که کوک رو از خواب بیدار کنم سریع رفتم تو اشپزخونه پاچ اب رو پر کردم سریع رفتم تو اتاق کوک دیدم خواب رفتم بالای سرش یهو همه رو ریختم روش
=یاااا حضرت نامجون
+*افتاده زمین داره جر میخوره
=به چی میخندی
+*خنده
=یاا صبر کن الان میگیرمت
+یاا الفراا
کوک افتاد دنبالم
=صبر کن بچه
همیجوری داشتیم میدوییدیم که یهو کوک منو گرفتم داشت قل قلکم میداد
=که روی من اب میریزی
+*خنده
=اهان
+خنده گوه خوردم ترو خدا بست کن *
=اوک
+اوففف
م.ل: شما دوتا کی میخواین ادم شین
=+وقت گلنی
م.ل: دوتاتون گمشید
=+باشه
کوک رفت صبحونه بخوره منم رفتم رو مبل نشستم که ته پیام داد
_سلام
+سلام ته
_میشه همو بینیم
+اوک
_خوبه ساعت 5 میام دنبالت
+اوک
_بای عشقم
+بای خرس عسلی
_*خنده
بعد از اینکه با ته حرف زدم کوشیو گذاشتم کنار کنترول رو برداشتم شبکه ها رو هی عوض میکردم که به فیلم مورد علاقم زیبای حقیقی(فیلم مورد علاقه خودمههههه)
قشنگه تو محو فیلم بودم که
=چی کراشت تو این فیلمه
+یااا ترسیدم نه بابا اره اصلا هست به تو چه
=باشه بابت پاچه نگیر
=مامان
م.ل: بله پسرم
=من دارم میرم بیرون
م.ل: اوک پسرم برو
=باشه خداحافظ
م.ل: خداحافظ
کوک از خونه رفت بیرون
+عهه بیعشور..........(قابل پخش نیست)
+اصلا ولش بشینم ادامه فیلم رو ببینم
اخرای فیلم بود که ساعت گوشیمو دیدم ساعت 4:05 یااا سریع رفتم تو اتاقم رفتم یه دوش 5 مینی گرفتم اومدم بیرون موهامو خشک کردم یه لباس برداشتم پوشیدم یکم آرایش کردم رفتم بیرون
م.ل: کحا دخترم
+با دوستام بیرون
م.ل: باشه خوش بگذره
+اوک بای
م.ل: بای
سریع رفتم پایین دیدم ته به ماشین ته کیه داد سرش تو گوشیه
+سلام
_سلام قشنگم چطوری
+خوبم
_بیا سوار ماشین شیم
+اوک
سوار ماشین شودیم بعد چند مین سیدیم به یه کافه از ماشین پیاده شدیم
۱۴.۱k
۳۱ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.