✅کاش کودکی مان با ما بزرگ نمی شد ...
چند وقت پیش یه بچه اومد مغازه پولاشو ریخت رو دخل،حدود 140 150 هزار تومن بود، گفت عمو من همینقدر پول دارم و میخوام برای مامانم کفش بگیرم .
گفتم اشکال نداره عمو جون هر کدومو خواستی بردار همشون 150 تومنه،بالاخره یکی و انتخاب کرد گفت همین و میخوام، سایز پای مامانشو دادم بهش آخر سر که میخواست از مغازه بره بیرون، پولشو پس دادم گفتم عمو این هدیه از طرف من به خودتو و مامانته، تشکر کرد و رفت .
امروز دوباره اومده با صدای بلند میگه سلاااااام عموووووو، من از اون روز فکرم درگیره که شما به همه رایگان کفش میدی؟ گفتم نه عمو جون چطور مگه؟ برگشته میگه خب اخه اینطوری چیزی برای خودت نمیمونه که ورشکست میشی مثل الان که بنر خداحافظی زدی گفتم شاید بخاطر کفشی که بخاطر من دادی داری جمع میکنی ...
تو دلم گفتم ای کاش شما بچه ها بزرگ نشین ، دنیای ما آدم بزرگا خیلی بیرحمه ...
گفتم اشکال نداره عمو جون هر کدومو خواستی بردار همشون 150 تومنه،بالاخره یکی و انتخاب کرد گفت همین و میخوام، سایز پای مامانشو دادم بهش آخر سر که میخواست از مغازه بره بیرون، پولشو پس دادم گفتم عمو این هدیه از طرف من به خودتو و مامانته، تشکر کرد و رفت .
امروز دوباره اومده با صدای بلند میگه سلاااااام عموووووو، من از اون روز فکرم درگیره که شما به همه رایگان کفش میدی؟ گفتم نه عمو جون چطور مگه؟ برگشته میگه خب اخه اینطوری چیزی برای خودت نمیمونه که ورشکست میشی مثل الان که بنر خداحافظی زدی گفتم شاید بخاطر کفشی که بخاطر من دادی داری جمع میکنی ...
تو دلم گفتم ای کاش شما بچه ها بزرگ نشین ، دنیای ما آدم بزرگا خیلی بیرحمه ...
۹.۵k
۰۱ شهریور ۱۴۰۱
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.