آنانیکه از دست روزگار مینالند و همیش شاکی از این اند که چ
آنانیکه از دست روزگار مینالند و همیش شاکی از این اند که چرا این اینطور شد؟ یا چرا فلان چیز و فلان کار آنطور نشد؟ یک مشخصه ای بسیار بارز دارند و آن انیکه وقتی با چنین اشخاصی برمیخورید و از احوال شان میپرسید در جواب میگویند: «خوب هستم الحمدلله اما.........» آنچه مرا می آزارد این است که چرا مردم با وجودیکه الحمدلله میگویند بازهم از الله و از روزگار شکایت میکنند؟! .
الحمدلله گفتن دو معنی دارد:
اول- ستودن الله برای آنچه که به ما عطا کرده... صحت خوب٬ پول٬ وقت٬..... دوم- بهتر دانستن آنچه که الله به ما مقدر کرده... مانند بعضی از حالاتی که انسان شاید گاه گاهی از تجربه آنها راضی نباشد... با اینکه بگوییم «الحمدلله خوب هستم اما....... » .
یعنی در واقع ما خلاف نکته ای دومی قدم برداشته ایم و از آنچه که الله متعال برای ما مقدر کرده خوشنود نیستیم و آنرا بهتر نمیدانیم یا به عباره ساده تر تصمیم الله را در مورد خود نادرست میپنداریم.
الحمدلله گفتن دو معنی دارد:
اول- ستودن الله برای آنچه که به ما عطا کرده... صحت خوب٬ پول٬ وقت٬..... دوم- بهتر دانستن آنچه که الله به ما مقدر کرده... مانند بعضی از حالاتی که انسان شاید گاه گاهی از تجربه آنها راضی نباشد... با اینکه بگوییم «الحمدلله خوب هستم اما....... » .
یعنی در واقع ما خلاف نکته ای دومی قدم برداشته ایم و از آنچه که الله متعال برای ما مقدر کرده خوشنود نیستیم و آنرا بهتر نمیدانیم یا به عباره ساده تر تصمیم الله را در مورد خود نادرست میپنداریم.
۱.۰k
۲۹ بهمن ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.