پارت ۱۳
اون دوتا داشتن حرف میزدن از صدای اون پسره فهمیدم کیه جیهوپ بود یکی از رفقای جونگکوک که خیلی با هم رفت و آمد داشتن برگشتم سمتش اون برج زهرمار هم رفت
سوجین:هوفف واقعا ازت ممنونم نمیدونم چندبار دیگه باید دست رد به سینش بزنم تا ولم کنه ایش پسره چندش
جیهوپ:حالا ولش کن من دیگه میرم بای
سوجین:بای
همینکه جیهوپ بلند شد رفت صدای میکروفن اومد
جونگکوک:خب سلام به همگی امیدوارم تا الان بهتون خوشگذشته باشه و اینکه من این مهمونی رو به این دلیل گرفتم که میخواستم بگم..
قبل از اینکه حرفش و کامل بزنه جلوی لونا زانو زد و گفت
جونگکوک:با من ازدواج میکنی
لونا:بلههه
همه دست زدن وقتی همه دست زدنشون تموم شد بلند شدم و گفتم
سوجین:خیلی خب مبارکه ولی از من به تو نصیحت چون دوست داشتم دارم بهت میگم هر چیزی که فکر میکنی برات بت ارزشه مثل خونه و ماشین و اینا بع نامش نزن حالا خود دانی میخوای به نامش بزن این برای منم بهتره چون برنده بازی که شروع کردیم میشم من میرم بالا و تو هع*پوزخند
میای پایین(آخرش و یواش و خیلییییییی آروم گفت جوزی که هیچکس نشنید)
جونگکوک:هع حسودیت میشه که من این و گرفتم مال و اموالم مال این میشه بعد تو همینطوری اون پایین میمونی و هیچوقت به جایگاه لونا نمیرسی
سوجین:من بخاطر خودت گفتم وگرنه چه بهتر من
(بچه ها سوجین کلی آتو از لونا داره که با نگهبانا خوابیده و با کلی پسر بوده ولی نمیخاد که به جونگکوک بگه چون دلش میخاد بالاتر از جونگکوک باشه حالا در ادامه پارت ها متوجه میشید که موضوع چجوری بوده)
سوجین:هوفف واقعا ازت ممنونم نمیدونم چندبار دیگه باید دست رد به سینش بزنم تا ولم کنه ایش پسره چندش
جیهوپ:حالا ولش کن من دیگه میرم بای
سوجین:بای
همینکه جیهوپ بلند شد رفت صدای میکروفن اومد
جونگکوک:خب سلام به همگی امیدوارم تا الان بهتون خوشگذشته باشه و اینکه من این مهمونی رو به این دلیل گرفتم که میخواستم بگم..
قبل از اینکه حرفش و کامل بزنه جلوی لونا زانو زد و گفت
جونگکوک:با من ازدواج میکنی
لونا:بلههه
همه دست زدن وقتی همه دست زدنشون تموم شد بلند شدم و گفتم
سوجین:خیلی خب مبارکه ولی از من به تو نصیحت چون دوست داشتم دارم بهت میگم هر چیزی که فکر میکنی برات بت ارزشه مثل خونه و ماشین و اینا بع نامش نزن حالا خود دانی میخوای به نامش بزن این برای منم بهتره چون برنده بازی که شروع کردیم میشم من میرم بالا و تو هع*پوزخند
میای پایین(آخرش و یواش و خیلییییییی آروم گفت جوزی که هیچکس نشنید)
جونگکوک:هع حسودیت میشه که من این و گرفتم مال و اموالم مال این میشه بعد تو همینطوری اون پایین میمونی و هیچوقت به جایگاه لونا نمیرسی
سوجین:من بخاطر خودت گفتم وگرنه چه بهتر من
(بچه ها سوجین کلی آتو از لونا داره که با نگهبانا خوابیده و با کلی پسر بوده ولی نمیخاد که به جونگکوک بگه چون دلش میخاد بالاتر از جونگکوک باشه حالا در ادامه پارت ها متوجه میشید که موضوع چجوری بوده)
۸۴۸
۲۲ شهریور ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.