پارت ۱
پارت ۱
عشق کودکی 🧸✨🥺
ویو ا.ت :
سلام من کیم ا.ت هستم .
امروز تولد ۷ سالگی من و اولین روز مدرسه ام هست ما خانواده ای پولداری هستیم
مادر پدر من با مادر پدر جیمین یعنی تنها رفیق و صمیمی ترین دوستم از بچگی دوستن مثل منو جیمین
جیمین : سلام من پارک جیمین هستنم ۸ سالمه کلاس امروز تولد من و اولین روز کلاس دوممه بهترین دوست من ا.ت هست من اونو خیلیییییییییییئ اندازه کل عالم هستی دوست دارم و جونمو براش میدم این عروسک ازش مراقبت میکنم
(نکنه : بچه ها مادر پدر جیمین ا.ت از بچه گی دوستن و از اونجایی که هر دو وز خوبی دارن تو ی خونه خیلییی بزرگ زندگی میکن چون کارشون باهم یکی و خیلی صمیمی هستن از این خونه ها که اتاق هاش زیاد و سوبلکسه این جور چیزا دیگه)
پرش زمانی به شب تولد
م ا.ت : جیمینننننن ا.تتتت بدوید دیگه الان کیک میارن حالا دارن قصه میگن
جیمین و ا.ت : چشم اومدیم
ا.ت : ی کیک بزرگ سه طبقه که عکس منو جیمین روش بود
مامان بابا ها گفتن بلند آرزو کنیم
جیمین : منو ا.ت هم گفتیم
»ارزو میکنیم همیشه چه تو این دنیا چه تو اون دنیا باهم دوست باشیم »
بعد فوت کردیم همه دست زدن
ا.ت : شب که همه خوابیدن جیمین اومد دنبالم
جیمین : ا.ت ا.ت کجایی بیا بریم جای همیشگی
ا.ت: اومدم ما همیشه شب تولد که همه میخوابیدن میفتیم رو چمن های بالا پشت بوم دراز میکشیدم ستاره هارو نگاه میکردیم هر سال روز تولد ما روز بارش شهاب سنگ بود
جیمین : ا.ت
ا.ت : جانم (هر دو بچه گانه حرف میزنن)
جیمین : امروز وقتی تو توی حیاط بودی میخواستم برم توپ بیارم در وا بود حرف های مامان باباهامونو شنیدم
ا.ت : چی میگفتن
جیمین : بابا به بابای تو میگفت میخوایم بریم فرانسه زندگی کنیم از کره میخوایم بریم باباتم گفت نرو اینجوری بهتره اما بابام گفت اگه بریم فرانسه شرکت هارو افزایش میدیم و کسب درآمد خوبی میشه برامون بعد مامان باباها همو بقل کردن و با بغض گفتن باشه
ا.ت: اگه تو بری من هیچ کسو دیگه ندارم جیمین تروخدا نرو (ا.ت داره گریه میکنه و جیمین بغض کرده)
جیمین : گریه نکن عروسک قشنگم من همیشه پیشتم تازه بشین اینجا برم کادو تو بیارم
ا.ت : باشه زود بیا
.
.
.
جیمین : بیا
ا.ت : این چیه
جیمین : تلسکوپ فضایی
ا.ت : واوو حالا چیکارش کنم (بکن تو کونت 😐😂🤌)
جیمین : سواله😂😐🤌
ا.ت : بگو دیگه جیمین
جیمین: باشه بین درست روز تولد ما دوتا فقط فقط روز تولد ما ی ستاره میاد بیرون بهش میگن شباهنگ یا سیروس
اگه من ی روز رفتم فرانسه روز تولدمون تو بیا اینجا با این ستاره جای من حرف بزن منم همین کارو میکنم
عشق کودکی 🧸✨🥺
ویو ا.ت :
سلام من کیم ا.ت هستم .
امروز تولد ۷ سالگی من و اولین روز مدرسه ام هست ما خانواده ای پولداری هستیم
مادر پدر من با مادر پدر جیمین یعنی تنها رفیق و صمیمی ترین دوستم از بچگی دوستن مثل منو جیمین
جیمین : سلام من پارک جیمین هستنم ۸ سالمه کلاس امروز تولد من و اولین روز کلاس دوممه بهترین دوست من ا.ت هست من اونو خیلیییییییییییئ اندازه کل عالم هستی دوست دارم و جونمو براش میدم این عروسک ازش مراقبت میکنم
(نکنه : بچه ها مادر پدر جیمین ا.ت از بچه گی دوستن و از اونجایی که هر دو وز خوبی دارن تو ی خونه خیلییی بزرگ زندگی میکن چون کارشون باهم یکی و خیلی صمیمی هستن از این خونه ها که اتاق هاش زیاد و سوبلکسه این جور چیزا دیگه)
پرش زمانی به شب تولد
م ا.ت : جیمینننننن ا.تتتت بدوید دیگه الان کیک میارن حالا دارن قصه میگن
جیمین و ا.ت : چشم اومدیم
ا.ت : ی کیک بزرگ سه طبقه که عکس منو جیمین روش بود
مامان بابا ها گفتن بلند آرزو کنیم
جیمین : منو ا.ت هم گفتیم
»ارزو میکنیم همیشه چه تو این دنیا چه تو اون دنیا باهم دوست باشیم »
بعد فوت کردیم همه دست زدن
ا.ت : شب که همه خوابیدن جیمین اومد دنبالم
جیمین : ا.ت ا.ت کجایی بیا بریم جای همیشگی
ا.ت: اومدم ما همیشه شب تولد که همه میخوابیدن میفتیم رو چمن های بالا پشت بوم دراز میکشیدم ستاره هارو نگاه میکردیم هر سال روز تولد ما روز بارش شهاب سنگ بود
جیمین : ا.ت
ا.ت : جانم (هر دو بچه گانه حرف میزنن)
جیمین : امروز وقتی تو توی حیاط بودی میخواستم برم توپ بیارم در وا بود حرف های مامان باباهامونو شنیدم
ا.ت : چی میگفتن
جیمین : بابا به بابای تو میگفت میخوایم بریم فرانسه زندگی کنیم از کره میخوایم بریم باباتم گفت نرو اینجوری بهتره اما بابام گفت اگه بریم فرانسه شرکت هارو افزایش میدیم و کسب درآمد خوبی میشه برامون بعد مامان باباها همو بقل کردن و با بغض گفتن باشه
ا.ت: اگه تو بری من هیچ کسو دیگه ندارم جیمین تروخدا نرو (ا.ت داره گریه میکنه و جیمین بغض کرده)
جیمین : گریه نکن عروسک قشنگم من همیشه پیشتم تازه بشین اینجا برم کادو تو بیارم
ا.ت : باشه زود بیا
.
.
.
جیمین : بیا
ا.ت : این چیه
جیمین : تلسکوپ فضایی
ا.ت : واوو حالا چیکارش کنم (بکن تو کونت 😐😂🤌)
جیمین : سواله😂😐🤌
ا.ت : بگو دیگه جیمین
جیمین: باشه بین درست روز تولد ما دوتا فقط فقط روز تولد ما ی ستاره میاد بیرون بهش میگن شباهنگ یا سیروس
اگه من ی روز رفتم فرانسه روز تولدمون تو بیا اینجا با این ستاره جای من حرف بزن منم همین کارو میکنم
۴۹.۶k
۲۰ آذر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.