وقتی بعد از سالها میبینیش

وقتی بعد از سالها میبینیش

^ تو اینجا چیکار میکنی
_ به چه حقی این چرت و پرتارو به زبون آوردی
+ چی میخای فلیکس ؟ بعد دو سال اومدی نمک رو زخمم بپاشی ؟ واقعن بست نیس این همه عذابم دادی ؟ چرا بیخیالم نمیشی ؟
_ چون عاشقتم ات
+ اگه عاشقم بودی دوسال پیش با یک ذهنه پر از سوال و قلبی شکسته ولم نمیکردی …
_ ات
+ فقط برو فلیکس
^ گمشو دیگه انقد عذابش نده
_ تو یکی ساکت شو تا داغ نکردم
^ برا من شاخ نشو مرتیکه اصن میدونی چقدر عذاب کشیده تو این ‌‌ دو سال ؟ میدونی چند شب تا صبح گریه می‌کرد ؟ میدونی چقدر نیاز داشت تو بغلت گریه کنه ؟ ولی تو نبودی و با تموم بی رحمی ولش کردی
_ بسه … منم کم عذاب نکشیدم
^ دیگه حوصلتو ندارم عوضی .. ات بریم
« دستشو دور کمرت حلقه میکنه »
_ دست نزن بهش
^ مگه بدنه توعه ؟
« میاد سمتتون و تورو براید میبره جایی که هیچ کس نیست .. خیلی عصبی بود پس تصمیم میگیری که ساکت شی »
به محظ رسیدن میزاتت رو زمین و به دیوار میچسبونتت .. با یک دستش کمرتو میگره و دسته دیگشو رو دیوار کنار سرت میزاره
_ میدونم اشتباه از منه ولی نمیزارم هیچ پسره دیگه ای جز من لمست کنه چون تو فقط ماله منی برای همیشه … و بدونه اینکه بزاره حرفی بزنی شرو میکنه به بوسیدنت ..

The and …
«کیم دوهی »