My daddy Ⓟ⁷
My daddy Ⓟ⁷
ویو ات
رفتم اشپز خونه تو کتری اب ریختم گذاشتم رو گاز داشتم سوسیس خورد میکردم که دیدم یکی سرشو گذاشته رو شونم پشمام ریخته بود که برگشتم دیدم جیمینه
ات: عه جیمین داری چیکار میکنی
جیمین:هیچی فقط داشتم می دیدم چی داری درست میکنی
ات:اها
(برگشت که کارشو انجام بده)
جیمین:ات تو دوست پسر داری یا عاشق کسی هستی
ات:نه دوست پسر ندارم عاشق کسیم نیستم (مثل سگ داره دروغ میگه🗿💔)
جیمین:اها دوست صمیمی چی اونم نداری؟
ات:چرا یه دونه رفیق دارم
جیمین:اسمش چیه چندسالشه پیش تو زندگی میکنه دختر یا پسره
ات:ببخشید چرا باید بگم؟
جیمین:چون من رییستم
ات:جیمین تو توی شرکت رییس منی نه الان
جیمین:فقط کنجکاو شدم همین
ات:هم سن خودمه دختره اسمش لیا
جیمین:اها نگفتی با تو زندگی میکنه یا نه
ات:نه ولی کاشکی با هم زندگی می کردیم مثل قبل
جیمین: شغلش چیه مگه
ات:جیمین میشه نپرسی
جیمین:چرا خب برا سوال شده
ات:توی هر.زه خونه کار میکنه
جیمین:😳 شوخی میکنی یا جدی؟
ات:نه راست میگم (بغضش میگیره)
جیمین:خب چرا همچین جاهایی کار میکنه؟
ات:برای خودمم سوال که چرا باید بهترین رفیق توی همچین جاهایی کار کنه (گریش میگیره جیمین بغلش میکنه)
جیمین:هیشششششش باشه باشه گریه نکن ببخشید نباید می پرسیدم(ات از بغلش بیرون میاد لیاقت میخواد🗿🔪)
ات: جیمین تو زن داری اره
جیمین:تو از کجا می دونی
ات:جولیا گفتش بهم
جیمین:اره دارم از شم متنفرم فک کنم جولیا گفته چرا
ات:اره به اجبار خانوادتون ازدواج کردین به اجبار خانوادتونم بچه دار شدین
جیمین:خبرا زود بهت رسیده
ات:اهوم خب چرا دوستش نداری دختره بیچاره گناه داره
جیمین:چرا واقعا یه هر.زه رو دوست داشته باشم ازش متنفرم ریده کل زندگیمو بعد دوسش داشته باشم اومید وارم اون بچه های تو شکمش بمیرن
ات:جیمین اینطوری نگو اون بچه ها چه گناهی دارن
جیمین: کاشکی هیچوقت مافیا نبودم
ات: ت..تو شغلت مافیاس
جیمین:اره بخاطر اینکه دشمنمو بکشم نصف سهام شرکتشو گرفتم
ات:چرا میخوای بکشیش
جیمین:چون مامان بزرگ بابا بزرگمو کشته
ات:من فک میکردم خونه به اون خوبی داری همه ازت حساب میبرن زندگی خوبی داری اما اشتباه فک میکردم
جیمین:هممم اب جوش اومد برش دار بریز رو نودل بیار بخوریم
ات:باشه
(نودلارو اماده کرد اوردم در حال خوردنن)
جیمین: ات سوجو داری بیاری بخوریم اینطوری نمی چسبه
ات:امم چرا لیا اینجا یه دونه گذاشته بود الان میارم
(سوجو رو اورد فقط برای جیمین اورد)
جیمین:تو نمیخوری
ات:نه من چیزای الکلی نمیخورم تو بخور
جیمین:اوکی
(نودلارو خوردن تموم شد)......
ادامه داره
شرط پارت بعد:
11لایک8کامنت
ویو ات
رفتم اشپز خونه تو کتری اب ریختم گذاشتم رو گاز داشتم سوسیس خورد میکردم که دیدم یکی سرشو گذاشته رو شونم پشمام ریخته بود که برگشتم دیدم جیمینه
ات: عه جیمین داری چیکار میکنی
جیمین:هیچی فقط داشتم می دیدم چی داری درست میکنی
ات:اها
(برگشت که کارشو انجام بده)
جیمین:ات تو دوست پسر داری یا عاشق کسی هستی
ات:نه دوست پسر ندارم عاشق کسیم نیستم (مثل سگ داره دروغ میگه🗿💔)
جیمین:اها دوست صمیمی چی اونم نداری؟
ات:چرا یه دونه رفیق دارم
جیمین:اسمش چیه چندسالشه پیش تو زندگی میکنه دختر یا پسره
ات:ببخشید چرا باید بگم؟
جیمین:چون من رییستم
ات:جیمین تو توی شرکت رییس منی نه الان
جیمین:فقط کنجکاو شدم همین
ات:هم سن خودمه دختره اسمش لیا
جیمین:اها نگفتی با تو زندگی میکنه یا نه
ات:نه ولی کاشکی با هم زندگی می کردیم مثل قبل
جیمین: شغلش چیه مگه
ات:جیمین میشه نپرسی
جیمین:چرا خب برا سوال شده
ات:توی هر.زه خونه کار میکنه
جیمین:😳 شوخی میکنی یا جدی؟
ات:نه راست میگم (بغضش میگیره)
جیمین:خب چرا همچین جاهایی کار میکنه؟
ات:برای خودمم سوال که چرا باید بهترین رفیق توی همچین جاهایی کار کنه (گریش میگیره جیمین بغلش میکنه)
جیمین:هیشششششش باشه باشه گریه نکن ببخشید نباید می پرسیدم(ات از بغلش بیرون میاد لیاقت میخواد🗿🔪)
ات: جیمین تو زن داری اره
جیمین:تو از کجا می دونی
ات:جولیا گفتش بهم
جیمین:اره دارم از شم متنفرم فک کنم جولیا گفته چرا
ات:اره به اجبار خانوادتون ازدواج کردین به اجبار خانوادتونم بچه دار شدین
جیمین:خبرا زود بهت رسیده
ات:اهوم خب چرا دوستش نداری دختره بیچاره گناه داره
جیمین:چرا واقعا یه هر.زه رو دوست داشته باشم ازش متنفرم ریده کل زندگیمو بعد دوسش داشته باشم اومید وارم اون بچه های تو شکمش بمیرن
ات:جیمین اینطوری نگو اون بچه ها چه گناهی دارن
جیمین: کاشکی هیچوقت مافیا نبودم
ات: ت..تو شغلت مافیاس
جیمین:اره بخاطر اینکه دشمنمو بکشم نصف سهام شرکتشو گرفتم
ات:چرا میخوای بکشیش
جیمین:چون مامان بزرگ بابا بزرگمو کشته
ات:من فک میکردم خونه به اون خوبی داری همه ازت حساب میبرن زندگی خوبی داری اما اشتباه فک میکردم
جیمین:هممم اب جوش اومد برش دار بریز رو نودل بیار بخوریم
ات:باشه
(نودلارو اماده کرد اوردم در حال خوردنن)
جیمین: ات سوجو داری بیاری بخوریم اینطوری نمی چسبه
ات:امم چرا لیا اینجا یه دونه گذاشته بود الان میارم
(سوجو رو اورد فقط برای جیمین اورد)
جیمین:تو نمیخوری
ات:نه من چیزای الکلی نمیخورم تو بخور
جیمین:اوکی
(نودلارو خوردن تموم شد)......
ادامه داره
شرط پارت بعد:
11لایک8کامنت
۱۶.۹k
۲۹ فروردین ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.