فیک 🫦 doubt in love 🫦 پارت ♡10♡
فیک 🫦 doubt in love 🫦 پارت ♡10♡
یونجون ویو
ناخدا گاه به این حرف کوک خنده ام گرفت و گفتم راست میگی ولی بزار دستت بهتر شه دختر خانم 🤣🤣🤣🤣🤣( منظور دست رو منحرف ها خوب فهمیدن)
کوک : مرض بیشعور ، هررر با مزه 😑😑
راوی : اینا داشتن مشروب میخوردن و کیف میکردن میخندیدن ولی ا.ت داشت از استرس میمیرد بعد از اینکه. اینا داشتن میخندید داداش ها ا.ت رسیدن خونه ولی ا.ت نبود از خدمتکار پرسیدن
خاله اجوما : نمیدونم پسرم از صبحه رفته هنوز برنگشته
یهو بادیگارد ها اومدن توگفتن رئیس خانم ا.ت گم شدن کل فروشگاه رو زیر و رو کردیم
فیلیکس : یعنی چی گم شدن مگه حواست نبود
بادیگارد : چرا ولی رئیس خانم ا.ت گفتن خرید هاشون رو بزاریم تو ماشین
هیونجین : حتی اگه خانم ا.ت گفت برو بمیر هم باید قبل مرگت یکی رو مراقب میزاشتی
بادیگارد : میدونم رئیس همین کار رو هم کردم و کالین رو مراقب گذاشتم
هیونجین و فیلیکس : خوب از اول میگفتی حالا کالین رو بیار
بادیگارد : رئیس کالین هم نیست
یونجون ویو
ناخدا گاه به این حرف کوک خنده ام گرفت و گفتم راست میگی ولی بزار دستت بهتر شه دختر خانم 🤣🤣🤣🤣🤣( منظور دست رو منحرف ها خوب فهمیدن)
کوک : مرض بیشعور ، هررر با مزه 😑😑
راوی : اینا داشتن مشروب میخوردن و کیف میکردن میخندیدن ولی ا.ت داشت از استرس میمیرد بعد از اینکه. اینا داشتن میخندید داداش ها ا.ت رسیدن خونه ولی ا.ت نبود از خدمتکار پرسیدن
خاله اجوما : نمیدونم پسرم از صبحه رفته هنوز برنگشته
یهو بادیگارد ها اومدن توگفتن رئیس خانم ا.ت گم شدن کل فروشگاه رو زیر و رو کردیم
فیلیکس : یعنی چی گم شدن مگه حواست نبود
بادیگارد : چرا ولی رئیس خانم ا.ت گفتن خرید هاشون رو بزاریم تو ماشین
هیونجین : حتی اگه خانم ا.ت گفت برو بمیر هم باید قبل مرگت یکی رو مراقب میزاشتی
بادیگارد : میدونم رئیس همین کار رو هم کردم و کالین رو مراقب گذاشتم
هیونجین و فیلیکس : خوب از اول میگفتی حالا کالین رو بیار
بادیگارد : رئیس کالین هم نیست
۴.۱k
۱۶ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.