رمان خانواده پارت دوازده ( ادامه پارت دوازده)
رمان خانواده پارت دوازده ( ادامه پارت دوازده)
شخصیت ها: ا/ت ( مادر ) جونگ سوک (پدر) اون وو ( پسر )
دوش که گرفتم اومدم بیرون و شورت پام بود اون وو هنوز لباس نپوشیده بود به سیسپک اون و خودم نگاه کردم خیلی شبیه بود رفتم تو اتاق و لباس پوشیدم و رفتم بیمارستان منتظر بودم که ا/ت بیدار شه که یاد وقتی افتادم که داشتم فیلم دوربینای مدار بسته رو میدیدم فهمیدم که میدونه تا قبل از اینکه بگه مامان پیشه ببوسمت همه چی برام عادی بود این کارو که کرد فهمیدم ا/ت فقط میخواست حال اون وو رو خوب کنه و خودش قربانی بود
ا/ت بیدار شد و چون کسل بود و دستاش جون نداشت من لباساشو عوض کردم!!!!!!! هیکلشو که میدیدم اعصابم خرد شد که چرا انقد خوش هیکله واقعا ناراحت بودم
رفتیم خونه و........
شخصیت ها: ا/ت ( مادر ) جونگ سوک (پدر) اون وو ( پسر )
دوش که گرفتم اومدم بیرون و شورت پام بود اون وو هنوز لباس نپوشیده بود به سیسپک اون و خودم نگاه کردم خیلی شبیه بود رفتم تو اتاق و لباس پوشیدم و رفتم بیمارستان منتظر بودم که ا/ت بیدار شه که یاد وقتی افتادم که داشتم فیلم دوربینای مدار بسته رو میدیدم فهمیدم که میدونه تا قبل از اینکه بگه مامان پیشه ببوسمت همه چی برام عادی بود این کارو که کرد فهمیدم ا/ت فقط میخواست حال اون وو رو خوب کنه و خودش قربانی بود
ا/ت بیدار شد و چون کسل بود و دستاش جون نداشت من لباساشو عوض کردم!!!!!!! هیکلشو که میدیدم اعصابم خرد شد که چرا انقد خوش هیکله واقعا ناراحت بودم
رفتیم خونه و........
۶۶۵
۲۰ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.