فیک مدلینگ ماهر پارت 9
.... اسلاید 2 استایل ا. ت
جونگ کوک و جیمین و تهیونگ تو ماشین ماهستن قراره سرمون از بین بره
نامجون: آخیش یکم ازمن دور شید نفس بکشم( رو به جونگ کوک و جیمین و تهیونگ )
ا. ت: یه لحظه دلم برات سوخت
شوگا : الان دلت برا خودت بسوزه که اینا میخوای تحمل کنی
ا. ت: من بچه های رومخ فامیل تحمل کردم اینا که چیزی نیستن
جونگ کوک: قشنگ نشستن دارن پشت سرما غیبت میکنن
تهیونگ : سیگار من کو جیمین
جیمین : منظورت همون گوش پاکنه هست دیگه
ا . ت:😂😂😂
تهیونگ: سوتی نمیدادی نمی شد
ا. ت: خب دیگه دستشویی رفتین ، کارتون رسید
اعضا: آره
ا. ت: سوار شید به ترافیک میخوریم
جین میخواست پشت فرمون بشینه
ا. ت: من میشینم
جین: نه
ا. ت: نه دیگه یکبار حرفه منو گوش کن 🥺
جین: اوففف باشه
ا. ت😁حالا شد نشستم
جونگ کوک : یا خدا ا. ت نشست برا شادی روح همه صلوات
ا. ت: از کجا یاد گرفتی بعدشم من به این خوبی تا الان تو زندگیم 4بار کورس بستم
جین : یاخدا دلم برا مامان بابات میسوزه دختر نه ولی پسر خوبی بزرگ کردن
ا. ت :😶
راه اوفتیم قرار بود از نقشه بریم که خیلی طولانی میشد برای همین خودم میانبر زدم راننده اون یکی ماشین جیهوپ بود زنگ زد گفت دقیقا کجا میری
گفتم میانبر قبلا چند بار از اینور رفتم
جین : ا. ت تو بهتر از ما کره میشناسی
ا. ت: دیگه هر سال مسافرت از اینور یاد میگیرم
جیمین: دست فرمونت شبیه پسراست
جونگ کوک: دستت از دسته جیمین بزرگ تره
3ساعت بعد رسیدم یه جا تا استراحت کنم و دوباره راه بیوفتیم
ا. ت: من دارم میرم سوپر مارکت چیزی نمی خواین
جونگ کوک: میشه من بیام باهات
ا. ت: اوکی بقیه؟
اعضا : هیچی نمیخوایم
رفتیم جونگ کوک یه بسته شیرموز گرفت من انرژی زا گرفتم
خیلی تشنم بود رفتیم پیشه اعضا
تهیونگ: یه بسته شیرموز تو میخوای چی کار کنی
جونگ کوک: بخورم
نامجون:قشنگ ا. ت تیغ زدی
ا. ت: نه بابا این حرفا چیه
دوباره راه افتادیم
من نشستم پشت فرمان
تهیونگ همش داشت خالی میبافت
1ساعت بعد
ا. ت: تهیونگ نمیخوای بس کنی فهمیدیم تو چقدر شاخ و گنگستری سرم رفت
تهیونگ 😎
آهنگ زدم حسن شماعی زاده زدم
چند ساعت بعد رسیدیم
اوففففف پاره شدم رفتیم هتل اتاق گرفتیم چون شب بود دیگه جان نداشتم با همون لباس خوابم برد
پرش زمانی به فردا صبح بیدار شدم رفتم دستشویی مسواک زدم رفتم همه بیدار کردم که بریم بیرون
لباس پوشیدن منتظر نگاهشون میکردم
جونگ کوک و جیمین و تهیونگ تو ماشین ماهستن قراره سرمون از بین بره
نامجون: آخیش یکم ازمن دور شید نفس بکشم( رو به جونگ کوک و جیمین و تهیونگ )
ا. ت: یه لحظه دلم برات سوخت
شوگا : الان دلت برا خودت بسوزه که اینا میخوای تحمل کنی
ا. ت: من بچه های رومخ فامیل تحمل کردم اینا که چیزی نیستن
جونگ کوک: قشنگ نشستن دارن پشت سرما غیبت میکنن
تهیونگ : سیگار من کو جیمین
جیمین : منظورت همون گوش پاکنه هست دیگه
ا . ت:😂😂😂
تهیونگ: سوتی نمیدادی نمی شد
ا. ت: خب دیگه دستشویی رفتین ، کارتون رسید
اعضا: آره
ا. ت: سوار شید به ترافیک میخوریم
جین میخواست پشت فرمون بشینه
ا. ت: من میشینم
جین: نه
ا. ت: نه دیگه یکبار حرفه منو گوش کن 🥺
جین: اوففف باشه
ا. ت😁حالا شد نشستم
جونگ کوک : یا خدا ا. ت نشست برا شادی روح همه صلوات
ا. ت: از کجا یاد گرفتی بعدشم من به این خوبی تا الان تو زندگیم 4بار کورس بستم
جین : یاخدا دلم برا مامان بابات میسوزه دختر نه ولی پسر خوبی بزرگ کردن
ا. ت :😶
راه اوفتیم قرار بود از نقشه بریم که خیلی طولانی میشد برای همین خودم میانبر زدم راننده اون یکی ماشین جیهوپ بود زنگ زد گفت دقیقا کجا میری
گفتم میانبر قبلا چند بار از اینور رفتم
جین : ا. ت تو بهتر از ما کره میشناسی
ا. ت: دیگه هر سال مسافرت از اینور یاد میگیرم
جیمین: دست فرمونت شبیه پسراست
جونگ کوک: دستت از دسته جیمین بزرگ تره
3ساعت بعد رسیدم یه جا تا استراحت کنم و دوباره راه بیوفتیم
ا. ت: من دارم میرم سوپر مارکت چیزی نمی خواین
جونگ کوک: میشه من بیام باهات
ا. ت: اوکی بقیه؟
اعضا : هیچی نمیخوایم
رفتیم جونگ کوک یه بسته شیرموز گرفت من انرژی زا گرفتم
خیلی تشنم بود رفتیم پیشه اعضا
تهیونگ: یه بسته شیرموز تو میخوای چی کار کنی
جونگ کوک: بخورم
نامجون:قشنگ ا. ت تیغ زدی
ا. ت: نه بابا این حرفا چیه
دوباره راه افتادیم
من نشستم پشت فرمان
تهیونگ همش داشت خالی میبافت
1ساعت بعد
ا. ت: تهیونگ نمیخوای بس کنی فهمیدیم تو چقدر شاخ و گنگستری سرم رفت
تهیونگ 😎
آهنگ زدم حسن شماعی زاده زدم
چند ساعت بعد رسیدیم
اوففففف پاره شدم رفتیم هتل اتاق گرفتیم چون شب بود دیگه جان نداشتم با همون لباس خوابم برد
پرش زمانی به فردا صبح بیدار شدم رفتم دستشویی مسواک زدم رفتم همه بیدار کردم که بریم بیرون
لباس پوشیدن منتظر نگاهشون میکردم
۱۱.۱k
۲۱ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.