پارت 9لیزکوک

جونگ کوک :داشت خودش انداخت که دستش گرفتم
لیسا:ولم کن (باجیغ )
جونگ کوک:پایینت نگاه کن چقدر ادم بیا

لیسا :نه ولم کن یهو بردتم بالا
جونگ کوک:دیوانه شدی آخه این چه کاریه برای خودت شایعه سازی نکن دختر اه
لیسا:اره من دیوانم
سلنا:چیشده چرا گریه می کنی جونگ کوک
جونگ کوک:خودکشی می خواست بکنه
سلنا:لیسا توکه آروم بودی
لیسا:ولم کنین
دکتر بهش آرام بخش زد
جونگ کوک:رفتم کنارش نشستم دیدم داره بهوش میاد
لیسا:سلام من کجا(خیلی آروم گفت)
جونگ کوک :بیمارستان یادت نیست
لیسا:اهان اره چرا یادم