وقتی ازش ضربه خوردی ❦پارت𝟐𝟕❦
ا.ت=کوک بریم ناهار ؟
کوک=تو برو من میام
ا.ت=باشه
از کلاس رفتم بیرون و پشت در منتظر شدم...
کل کلاس اومدن بیرون ولی امی و کوک نه .
کوک امی رو چسبونده بود به دیوار و داشت میبوسیدش .
قلبم تیر کشید ،دستم رو گذاشتم رو قلبم و گوشیمو برداشتم و ازشون عکس گرفتم و اونجارو ترک کردم .
امروز یونگی باهامون کلاس نداشت پس رفتم سمت کلاسش و دیدم داره وسایلاشو جمع میکنه .
ا.ت=های یونگی
یونگی=های ا.ت
ا.ت=لورا کجاست ؟
یونگی=امروز نیومد ،کار داشت .
ا.ت=پس بیا باهم بریم ناهار بخوریم
یونگی=باشه
باهم راه افتادیم سمت کافه تریا .
همه ی همکلاسی هامون نشسته بودن.....من و یونگی رفتیم رو یه میز نشستیم که امی و کوک هم اومدن .
لبای امی قرمز شده بود کوک زیاده روی کرده بود .
چرا قلبم اینجوری شده ؟ چرا ؟
اومدن نشستن و به یونگی سلام دادن
کوک=چرا با یونگی اومدی ؟
ا.ت=تو چرا با امی اومدی ؟
کوک=امی داشت وسایلاشو جم میکرد منم منتظر وایسادم ،حالا چرا با یونگی اومدی
ا.ت=یو ..........
یونگی=من ازش خواستم باهم ناهار بخوریم چون لورا نیومده بود
کوک=آها
امی پوزخندی زد و رفت تا غذا بیاره .
کوک=چیزی میخورید بگیرم ؟
ا.ت=آره یه پاستا
یونگی=من یه سالاد
ا.ت=سالاد ؟ تو که سیر نمیشی ،کوک بشین خودم میرم واسه یونگی هم میخرم
یونگی=من نمیخورم
ا.ت=میخوری
رفتم سفارش دادم و نشستم سر جام که دیدم کوک یقه ی یونگی رو گرفته اما یونگی خیلی آروم زل زده به چشای کوک
یونگی=بیا ببین دوست پسرت چشه
ا.ت=چیکار میکنی کوک یقشو ول کن .
کوک=این چیکارته ؟ باهاش سرو سری داری ؟
سیلی ای بهش زدم و گوشیمو برداشتم و عکس رو گرفتم جلوش
ا.ت=یه لحظه همه توجه کنن ،یه لحظه
کل سالن ساکت شدن و به من زل زدن .
گوشی رو دور چرخوندم و بعد گرفتمش جلوی چشمای کوک .
چشماش گرد شد و به تته پته افتاد
ا.ت=حالا دیشب تو بار رو که درنظر نگیریم
من سر و سر دارم یا تو ؟
کوک=او.......اون
ا.ت=مست بودی ؟ خب دیشب مست بودی ولی امروز صبح چی ؟
همه هینی کشیدن و با تعجب زل زدن به کوک
کوک=به چی نگاه میکنید ؟
کوک یقه ی یونگی رو ول کرد و هلش داد عقب .
کیفمو برداشتم و رفتم سمت یونگی و گفتم
ا.ت=کوک وقتی تو میتونی.....چرا من نتونم ؟
از گردن یونگی آویزون شدم و لبامو گذاشتم رو لباش .
یونگی از تعجب هیچ کاری نمیکرد .
با چشام ازش معذرت خواهی کردم .
دانشجوها دوباره هینی کشیدن .......
داشتم از کافه تریا خارج میشدم که .......
کوک=تو برو من میام
ا.ت=باشه
از کلاس رفتم بیرون و پشت در منتظر شدم...
کل کلاس اومدن بیرون ولی امی و کوک نه .
کوک امی رو چسبونده بود به دیوار و داشت میبوسیدش .
قلبم تیر کشید ،دستم رو گذاشتم رو قلبم و گوشیمو برداشتم و ازشون عکس گرفتم و اونجارو ترک کردم .
امروز یونگی باهامون کلاس نداشت پس رفتم سمت کلاسش و دیدم داره وسایلاشو جمع میکنه .
ا.ت=های یونگی
یونگی=های ا.ت
ا.ت=لورا کجاست ؟
یونگی=امروز نیومد ،کار داشت .
ا.ت=پس بیا باهم بریم ناهار بخوریم
یونگی=باشه
باهم راه افتادیم سمت کافه تریا .
همه ی همکلاسی هامون نشسته بودن.....من و یونگی رفتیم رو یه میز نشستیم که امی و کوک هم اومدن .
لبای امی قرمز شده بود کوک زیاده روی کرده بود .
چرا قلبم اینجوری شده ؟ چرا ؟
اومدن نشستن و به یونگی سلام دادن
کوک=چرا با یونگی اومدی ؟
ا.ت=تو چرا با امی اومدی ؟
کوک=امی داشت وسایلاشو جم میکرد منم منتظر وایسادم ،حالا چرا با یونگی اومدی
ا.ت=یو ..........
یونگی=من ازش خواستم باهم ناهار بخوریم چون لورا نیومده بود
کوک=آها
امی پوزخندی زد و رفت تا غذا بیاره .
کوک=چیزی میخورید بگیرم ؟
ا.ت=آره یه پاستا
یونگی=من یه سالاد
ا.ت=سالاد ؟ تو که سیر نمیشی ،کوک بشین خودم میرم واسه یونگی هم میخرم
یونگی=من نمیخورم
ا.ت=میخوری
رفتم سفارش دادم و نشستم سر جام که دیدم کوک یقه ی یونگی رو گرفته اما یونگی خیلی آروم زل زده به چشای کوک
یونگی=بیا ببین دوست پسرت چشه
ا.ت=چیکار میکنی کوک یقشو ول کن .
کوک=این چیکارته ؟ باهاش سرو سری داری ؟
سیلی ای بهش زدم و گوشیمو برداشتم و عکس رو گرفتم جلوش
ا.ت=یه لحظه همه توجه کنن ،یه لحظه
کل سالن ساکت شدن و به من زل زدن .
گوشی رو دور چرخوندم و بعد گرفتمش جلوی چشمای کوک .
چشماش گرد شد و به تته پته افتاد
ا.ت=حالا دیشب تو بار رو که درنظر نگیریم
من سر و سر دارم یا تو ؟
کوک=او.......اون
ا.ت=مست بودی ؟ خب دیشب مست بودی ولی امروز صبح چی ؟
همه هینی کشیدن و با تعجب زل زدن به کوک
کوک=به چی نگاه میکنید ؟
کوک یقه ی یونگی رو ول کرد و هلش داد عقب .
کیفمو برداشتم و رفتم سمت یونگی و گفتم
ا.ت=کوک وقتی تو میتونی.....چرا من نتونم ؟
از گردن یونگی آویزون شدم و لبامو گذاشتم رو لباش .
یونگی از تعجب هیچ کاری نمیکرد .
با چشام ازش معذرت خواهی کردم .
دانشجوها دوباره هینی کشیدن .......
داشتم از کافه تریا خارج میشدم که .......
۵۵.۲k
۰۵ مرداد ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۴۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.